گنجور

 
 
 
خواجه عبدالله انصاری

دل را اثر روی تو گل پوش کند

جان را سخن خوب تو مدهوش کند

آتش که شراب وصل تو نوش کند

از لطف تو سوختن فراموش کند

میبدی

دل را اثر روی تو گل پوش کند

جان را سخن خوب تو مدهوش کند

آتش که شراب وصل تو نوش کند

از لطف تو سوختن فراموش کند.

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از میبدی
مولانا

هر روز دلم نو شکری نوش کند

کز ذوق گذشته‌ها فراموش کند

اول باده ز عاشقی نوش کند

آنگاه دهد به ما و مدهوش کند

سعدی

نه هر که طراز جامه بر دوش کند

خود را ز شراب کبر مدهوش کند

بدعهد بود که یار درویشی را

در حال توانگری فراموش کند

میرداماد

جام می اگر چه غارت هوش کند

زان پس کند اما که کسی نوش کند

نام تو چه باده ئیست یارب که چنین

تاراج خردها زره گوش کند

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه