جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۲۲

دل حلقه عشق دوست در گوش کند

وز آتش سودای غمش جوش کند

از سر ننهد عشق تو سرگشته دلم

تا با تو شبی دست در آغوش کند