گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
جهان ملک خاتون

نسیم صبح مگر از دیار ما آید

که بوی نکهت زلف نگار ما آید

خبر ز دوست چه داری بگو نسیم صبا

مگر قرار دل بی قرار ما آید

به زیر خاک بساطش چو خاک پست شدم

که خاک مقدم او افتخار ما آید

عجب ز بخت من و طالع ضعیف منست

اگر به روز غمت بخت یار ما آید

کناره کرد ز ما بخت مدّتی چه شود

اگر ز روی صفا در کنار ما آید

گر آید او سوی دلخستگان خود روزی

فتوح روز و شب روزگار ما آید

ز کار شد دل و دستم نگار من نگرفت

کدام روز نگارم به کار ما آید

میان معرکه او کسی نیارد شد

دمی که آن بت چابک سوار ما آید

میان حلقه عشّاق رفتم و گفتم

جهان چرا چه سبب در شمار ما آید

ز جور خار میازار دل که هم روزی

ز خار گل دمد و نوبهار ما آید