پیش او گر همه جانند به جانان نرسند
گر همه مایه ی دردند به درمان نرسند
همه سرها به غم عشق تو سرگردانند
شد یقینم که ز وصل تو به درمان نرسند
ای بسا جان گرامین که به عید رخ تو
سر همه کرده فدا لیک به قربان نرسند
دولت وصل و شب هجر تو مشکل کاریست
ترک جان کن که به مقصود دل آسان نرسند
عاشقان رخ زیبای تو ای جان و جهان
تا ز جان سیر نگردند به جانان نرسند
کعبه ی وصل امیدم چو بعید افتادست
طالبان تو همانا به بیابان نرسند
من غریبم به جهان غمت ای عمر عزیز
چون به فریاد دل تنگ غریبان نرسند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.