آن دل نگویمش من آن سنگ خاره باشد
از دست جور هجرت صد جامه پاره باشد
برقع ز روی برکن ای ماه دلفروزم
چون وصل نیست باری یک دم نظاره باشد
ای قدّ همچو سروت در غایت بلندی
سر می کشد قد تو از ما چه چاره باشد
عشّاق روی خوبت بسیار در جهانند
چون من هزار عاشق کی در شماره باشد
من بلبل غزلخوان بر روی چون گل تو
آخر بگو نگارا دستان چه کاره باشد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای سروری که زیبد ، کز نعل مرکب تو
در دست و پای دولت، خلخال و پاره باشد
خورشید چرخ پیما ، با آن شکوه و هیبت
در موکب جلالت ، خود یک سواره باشد
در معرضی که خشمت ، آهخت تیغ کینه
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.