گنجور

 
جهان ملک خاتون

جز بوی سر زلف تو با باد صبا نیست

...........................................ا نیست

خون شد دل مسکین من اندر غم رویت

اندر دل خوبان جفاپیشه وفا نیست

از دست ربایند دل خلق جهانی

وانگاه به سر بار بجز جور و جفا نیست

جز مهر و وفا در دل ما نیست همانا

جز جور و ستم قاعده شهر شما نیست

بیداد مکن بر دل عشاق از این بیش

زیرا که ز حد بردن بیداد روا نیست

بالات بلاییست نه بالاست خدا را

کس نیست به عهدت که گرفتار بلا نیست

از خاطرت ای دوست فراموش نشاید

آن بنده که از یاد تو یک لحظه جدا نیست

دل برد ز دستم صنم و قصد جفا کرد

رحمش به من خسته و شرمش ز خدا نیست

چون خاک رهت گشته ام ای سرو گل اندام

میلت سوی ما از چه سبب چون و چرا نیست

هر چند ترا برگ و هوای دگران است

از خان وصال تو مرا برگ و نوا نیست

سلطان جهانی و به خیل تو گداییم

آخر ز چه رویت نظری سوی گدا نیست

چون روی بپیچید ز من هاتف جان گفت

احوال جهان پیش تو بی روی و ریا نیست

ای سرو روان راست بگو تا ز چه معنی

ما را به وصال تو نیازست و ترا نیست

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
مسعود سعد سلمان

آن را که ز عشق تو بلا نیست بلا نیست

آن را که ز هجر تو فنا نیست فنا نیست

سه بوسه همی خواهم منعم مکن ای دوست

تو صوفیی و منع به نزد تو روا نیست

نصرالله منشی

از مرگ حذر کردن دو وقت روا نیست

روزی که قضا باشد و روزی که قضا نیست

مجیرالدین بیلقانی

در گلشن ایام نسیمی ز وفا نیست

در دیده افلاک نشانی ز حیا نیست

بر خوانچه این سبز فلک خود همه قرصی است

و آن هم ز پی گرسنه چشمان چو ما نیست

آسایش و سیمرغ دو نام است که معنیش

[...]

اثیر اخسیکتی

در گلشن ایام نسیمی ز وفا نیست

در دیده افلاک نشانی ز حیا نیست

بر خوانچه مینای فلک خود همه قرص است

و آن هم زپی گرسنه چشمان چوما نیست

پنهای فلک حبر ندارد که به تحقیق

[...]

شیخ محمود شبستری

موجود حقیقی بجز از ذات خدا نیست

مائیم صفات و صفت از ذات جدانیست

هر جا که تو انگشت نهی آیت حق است

زان نیست معین که کجا هست و کجا نیست

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه