نظر به روی تو صبحی نشان فیروزیست
که حسن روی تو در غایت دل افروزیست
گشوده دیده ی جانم به روی مهوش تو
هزار شکر که این دولتم ز تو روزیست
چمن شده چو بهشت برین دگر باره
که زیب و زینت بستان ز باد نوروزیست
ز شوق رشته ی جانم چو شمع می سوزد
خود از تو حاصل ما در جهان جگر سوزیست
به غمزه با من و ابروش با کسی دیگر
همیشه کار تو جانا مگر کله دوزیست
نسیم باد بهاری به صبح خوش بویست
مگر ز سوی شمال و ز باغ پیروزیست
منم که جان به شب هجر می دهم تا روز
صبوح و دولت وصل تو تا که را روزیست
سخن کرانه ندارد در این جهان لیکن
نشان ختم سخن در جهان جهان سوزیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی و دلفریبی محبوبی اشاره دارد که چهرهی او به مثابه صبحی تازه و فرخنده است. شاعر با بیان عشق و شوق خود به محبوب، احساساتش را به تصویر میکشد و از زیباییهای بهار و نوید تغییرات سخن میگوید. او به وضوح بیان میکند که عشق او همچون شمع در آتش میسوزد و هر بار که محبوب با کسی دیگر تعامل میکند، دل شاعر میشکند. در نهایت، او به این نکته میرسد که سخن و احساساتش در این جهان بیپایان است و این عشق، تمام زندگیاش را تحت تأثیر قرار داده است.
هوش مصنوعی: نگاه به چهرهات مثل صبحگاهی است که نشانهای از خوشبختی و پیروزی دارد، زیرا زیبایی چهرهات دلها را به شدت شاد و پرشور میکند.
هوش مصنوعی: چشمان جانم به روی زیبایی تو گشوده شده است و باید هزاران بار شکر بگذارم که این سعادت و خوشبختی از تو نصیبم شده است.
هوش مصنوعی: چمن به زیبایی بهشت میماند و این زیبایی و شکوه باغ به خاطر وزش باد نوروزی است.
هوش مصنوعی: از عشق، وجودم مانند شمع میسوزد و تنها نتیجهی این عشق در زندگی، درد و رنجی عمیق است.
هوش مصنوعی: تو با ناز و اشارتت همیشه دل مرا به دست میآوری، اما ابروهایت را برای کسی دیگر بلند میکنی. آیا میشود که تو فقط بازیگر این نمایش باشی؟
هوش مصنوعی: نسیم خوشایندی از سمت شمال و باغ پیروزی در صبح بهاری میوزد.
هوش مصنوعی: من آمادهام که در شب غم دوری تو جان بسپارم تا اینکه روزی برسد که دوباره با تو به وصال برسم و روز خوشی را تجربه کنم.
هوش مصنوعی: در این دنیا، گفتار و سخن هیچ محدودیتی ندارد، اما نشانهای که نشاندهنده پایان سخن است، دردی عمیق و سوزان در زندگی وجود دارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بیا که غمزه مستت به عین دلدوزیست
جمال روی تو در غایت دلفروزیست
به حسرت شب وصل تو ای بت سرکش
چو شمع خاطر من در کمال جان سوزیست
مرا ز هجر تو بر لب رسید جان عزیز
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.