گنجور

 
جهان ملک خاتون

چرا بی جرم با ما جنگ داری

همه سوی جفا آهنگ داری

نگویی کز چه رو ای دوست جانا

چو گل یک هفته بو و رنگ داری

دل ما با دهان تست از آن روی

دهانی چون دل ما تنگ داری

مرا نام لبت کام زبانست

تو نامم بشنوی زان ننگ داری

چو چشمت در جهانداری نگارا

هزاران شیوه و نیرنگ داری

دلا در چنگ غم چون نی همی نال

که باد از وصل او در چنگ داری

به چشم دل نمی بینی جهان را

که بر آیینه دل زنگ داری

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
عطار

چو میدانی کزین دل تنگ داری

چرا پس از دل من ننگ داری

جهان ملک خاتون

بگو تا کی دلم را تنگ داری

جهانی را تو با نیرنگ داری

نداری رحمتی بر حال زارم

دلی بس سخت همچون سنگ داری

مرا صلحست با روی تو جانا

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از جهان ملک خاتون
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه