گر مرا با درد عشقت چاره بودی خوش بدی
ور شب وصل بتان همواره بودی خوش بدی
دستگیرم گر بدی وصل رخت در پیش ما
گر شب هجران تو آواره بودی خوش بدی
سرو بستان را بود میلی خرامان سوی ما
میل تو گر سوی این بیچاره بودی خوش بدی
شاد می دارد خیال وصل او ما را ولی
بر غم دلدار اگر غمخواره بودی خوش بدی
گر شب وصلت بدیدی صبح بر بستی نقاب
پرده هجران تو گر پاره بودی خوش بدی
زهره گفتن ندارم راز خود را در جهان
ای دریغا گر مرا این چاره بودی خوش بدی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.