دل را به بوی وصل تو دادیم و می رویم
داغ غمت به سینه نهادیم و می رویم
دل در شکنج زلف تو بستیم و در غمت
خون دل از دو دیده گشادیم و می رویم
گر در غم فراق تو جان می رسد به لب
ما بر امید وصل تو شادیم و می رویم
آبی بر آتش دل ما زن که در غمش
بر خاک راه دوست چو بادیم و می رویم
آبی بر آتش دل ما زن که در غمش
بر خاک راه دوست چو خاکیم و می رویم
تا صیت عشق روی تو در عالم اوفتاد
جان و جهان به یاد تو دادیم و می رویم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به عشق و وفاداری خود به معشوق اشاره میکند. او دل خود را به خاطر پیوند با معشوق به درد و رنج فراق سپرده و با وجود غم و اندوه، همچنان به مسیر خود ادامه میدهد. این عشق و زیستن با یاد معشوق سبب شده که او حتی در سختیها و مشکلات، به امید وصالی دوباره خوشحال باشد. شاعر به شدت تحت تأثیر عشق معشوق قرار دارد و برای او جان و جهان خود را فدای آن میکند.
هوش مصنوعی: دل را به رایحه عشق تو سپردیم و در حال رفتنیم، غم تو را در درون خود احساس کردیم و در حال ترک اینجا هستیم.
هوش مصنوعی: دل خود را در پیچ و تاب زلفهای تو گرفتار کردهایم و در غم تو اشکهای عاطفه را جاری ساختهایم و اکنون در حال رفتن هستیم.
هوش مصنوعی: اگر در درد جدایی تو جانمان به لب برسد، به امید رسیدن به تو شاد هستیم و همچنان پیش میرویم.
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که برای آرام کردن و خاموش کردن آتش دلسوز ما، باید آبی روی آن بریزی. چرا که در غم عشق، ما مانند بادی هستیم که به سمت دوستی میرویم و سرگردانیم.
هوش مصنوعی: به دل ما آبی بریز که آتش غم در ما شعلهور است، زیرا در محبت دوست، ما همچون خاکی هستیم که زیر پا میرویم و به زودی محو میشویم.
هوش مصنوعی: تا زمانی که نام عشق تو در دنیا منتشر شد، جان و دنیای خود را به یادت نهادیم و حالا داریم میرویم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.