من چو بلبل نالههای صبحگاهی میکنم
وز سرشک دیده از گل عذرخواهی میکنم
از خیال ماه رویت دلبرا دانی که من
غوص در دریای مهرت همچو ماهی میکنم
گرچه از بار گنه در بحر غم مستغرغم
لیکن ای دل تکیه بر لطف الهی میکنم
صبحگاهان چون به درگاهش کنم عرض گناه
روی خود گلگون ز اشک و چهره کاهی میکنم
گرچه درویشم به کنج عافیت از گنج فقر
بر سر تخت قناعت پادشاهی میکنم
عذر بدبختی چه خواهم بیتکلّف مجرم
زآنکه در راه وفا بیرسم و راهی میکنم
بینیازا بین نیازم را و عذرم درپذیر
چون در این حضرت دعای صبحگاهی میکنم
شرح دردی مینویسم مطلق از خون جگر
گرچه کلکم را ز دیده در سیاهی میکنم
گفتم ای دل تا به کی در خون جان ما شوی
گفت آری از جهان ترک مناهی میکنم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.