ای شده غم یار من، من شده ام یار غم
غم شده غمخوار من، من شده غمخوار غم
مونس و غمخوار من جز غم عشق تو نیست
بو که بچینم گلی آخر ازین خار غم
آتش غمخوارگی مایه و سودم بسوخت
کیست خریدار ما در سر بازار غم
در سر کوی غمت جلوه کنان می روم
دیده و طوفان خون سینه و اسرار غم
پشت امید دلم گشت خم از جور یار
زآنکه بر او می نهد هر نفسی بار غم
چشم عنایت گشا بر من خسته جگر
بر رخ جانم ببین این همه آثار غم
شاخ وصال تو را آب ز مژگان دهم
شعله زند دم به دم در دل من بار غم
شادی وصلت مرا نیست ولی در فراق
لیک نمی آورد میوه بجز بار غم
مقصد اهل جهان خرّمی و شادیست
خسته دل من چرا رفت به گلزار غم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از غم و اندوه ناشی از عشق صحبت میکند. او به وضوح میگوید که در کنار غم، خود نیز به یار غم تبدیل شده و هیچ مونس و دوست دیگری جز غم عشق محبوبش ندارد. شاعر از آتش عشق و غم میگوید که او را میسوزاند و کسی برای خریدن غم و درد او وجود ندارد. او در کوی یار با دریایی از اشک و رازها قدم میزند و دلش از بیمهری محبوب خم شده است. همچنین، او از بیتوجهی یار شکایت دارد و بیان میکند که هیچ میوهای جز درد و غم از فراق محبوب نصیبش نمیشود. در نهایت، شاعر به این نکته اشاره میکند که همه مردم به دنبال شادی و خوشحالی هستند، ولی او به گلزار غم رفته و دلش گرفته است.
هوش مصنوعی: غم یار من شده است و من به یاری این غم پرداختهام. حالا این غم به وصال من رسیده و من نیز به دوستی با این غم مشغول هستم.
هوش مصنوعی: غم و اندوه من تنها به خاطر عشق توست. هیچ مونس و رفیق دیگری ندارم. فقط میخواهم از این درد و ناراحتی، گلی زیبا بچینم.
هوش مصنوعی: غم و اندوه من همه چیزم را به آتش کشید و نابود کرد. حالا در این بازار غم، آیا کسی هست که به ارزش من پی ببرد و مرا بخرد؟
هوش مصنوعی: در مسیر عاشقانهات با زیبایی میروم، در حالی که چشمانم پر از اشک و سینهام از غم پر شده است.
هوش مصنوعی: دل من از سختی رفتار یار خم شده است، چرا که هر لحظه که به او فکر میکنم، بار غم را بر دوش میکشم.
هوش مصنوعی: به من بیچاره نظر کن و نشان غم را در چهرهام ببین. چشمان تو میتواند آرامشبخش من باشد.
هوش مصنوعی: من از اشکهای چشمانم برای تو شاخساری از محبت میسازم که با هر دم شعلههای درد در دل من را بیشتر میکند.
هوش مصنوعی: شادی به خاطر وصالت برای من وجود ندارد، اما در دوری تو نیز حالتی بهتر از این نیست. در این فاصله، تنها بار غم و اندوه را بر دوش دارم و هیچ میوهای از این فراق به دست نمیآورم.
هوش مصنوعی: هدف مردم این دنیاست که خوشی و شادی را تجربه کنند. اما دل من که خسته و ناامید است، چرا به دنیای غم و اندوه رفته است؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.