جهاندیده گوید که اندر جهان
دو جای است هر دو به دریا نهان
که هرگز به خوبی چنان جای نیست
چنان باغهای دلارای نیست
یکی این جزیره که کردیم یاد
که دارد خوشی ارم را نهاد
و دیگر به دریا درون هفت ماه
به کشتی گذر کرد باید به راه
پس آن گاه دریا گذر خم دهد
بر رنج دریا همه غم دهد
به دریا رسی آن که خوانی زره
ز موج اوفتاده گره بر گره
سیاوش گذر چون بر آن مرز کرد
ستورا زان مرز اندرز کرد
یکی کوه بینی ز بالای ابر
بر او بر نه شیر و نه گرگ و نه ببر
همه باغ در باغ و گلزار و خوید
همه راغ پر لاله و شنبلید
در آن شهرها مرد و زن خوبچهر
ستاره فشانده ست گویی سپهر
ولیکن چنان زندگانی کم است
که روز و شبان مویه و ماتم است
اگر بازگویم که این هر دو جای
که آباد کرده ست و چون بود رای
نه باور کند مردم زیردست
نه از دست ایشان توانیم رست
که مردم گمانی برد کآن زمان
که آدم به زیر آمد از آسمان
جهان بود ویران، نبُد آدمی
تو دانستنی دان اگر آدمی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به توصیف دو مکان خاص در جهان میپردازد که هر دو در دریا نهفتهاند و از نظر زیبایی و خوشی بینظیرند. یکی از این مکانها جزیرهای است که شبیه به باغهای دلانگیز بهشت است و دیگری محلی است که باید از طریق دریا و با کشتی به آن رسید. شاعر سپس به زیباییهای این مکانها اشاره میکند و از زندگی شاداب و خوشحال مردمان آنجا میگوید، اما به نکتهای تلخ اشاره میکند که زندگی در آنجا نیز با اندوه و ماتم همراه است. در پایان، شاعر اشاره میکند که اگر او به بازگویی این مکانها بپردازد، کسی نمیتواند به آن باور کند و مردم به زمان آدم و خلقت او اشاره میکنند و وضعیتی ویران را تصور میکنند.
هوش مصنوعی: انسان با تجربهای میگوید که در این دنیا دو مکان وجود دارد و هر دو در زیر آب پنهان هستند.
هوش مصنوعی: همیشه جایی بهتر از این وجود ندارد، مثل باغهای زیبای دلنواز.
هوش مصنوعی: جزیرهای که به یادش افتادیم، جایی است که شادی و خوشبختی را به ما هدیه میدهد.
هوش مصنوعی: وی باید در مدت هفت ماه با کشتی به دریا برود و مسیر خود را ادامه دهد.
هوش مصنوعی: سپس آن زمان دریا خم میشود و بر اثر رنج، همه غمهای دریا را به نمایش میگذارد.
هوش مصنوعی: به دریایی خواهی رسید که در آن زرهای از امواج به هم پیچیده شده و در هم گره خورده است.
هوش مصنوعی: سیاوش به جایی رسید که در آن مرز ستارهای به او راهنمایی کرد و نکتهای مهم را به او گفت.
هوش مصنوعی: در بالای ابر، کوهی را میبینی که هیچ شیر، گرگ یا ببر بر آن نیست.
هوش مصنوعی: تمام باغ و گلزار پر از شکوفه و زیبایی است و هر گوشه آن پر از لاله و گلهای خوشبو است.
هوش مصنوعی: در آن شهرها، مردان و زنان نیکوچهرهای به چشم میخورد که همچون ستارگان درخشان هستند، گویی آسمان آنها را پراکنده کرده است.
هوش مصنوعی: اما زندگی به قدری کوتاه است که شب و روز در غم و ناراحتی سپری میشود.
هوش مصنوعی: اگر بگویم که این دو مکان چگونه آباد شدهاند و چه نظری در مورد آن وجود دارد،
هوش مصنوعی: مردم زیر دست ما را نمیپذیرند و ما هم نمیتوانیم از دست آنها فرار کنیم.
هوش مصنوعی: مردم فکر کردند که وقتی آدم از آسمان پایین آمد، وقت خاصی بود.
هوش مصنوعی: جهان بدون وجود انسان خراب و بیمعنی است. اگر انسان وجود نداشته باشد، هیچ چیز قابل فهم و درک نخواهد بود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.