ز ره چون یکی میل ببرید بیش
سپاه پدرش اندر آمد به پیش
پیاده شدش پیش، به مرد زود
مر او را فروان ستایش نمود
زمین را ببوسید پیشش سپاه
همی کرد هرکس به رویش نگاه
به به مرد داد آن سرِ ارجمند
بدان تا فرستد به شاه بلند
چنین گفت کاین آن گرامی سراست
که بر آتبین زآسمان برتر است
به کین برادر بریدم ز تن
مگر شاه خشنود گردد زمن
سواران چو رفتند نزدیک شاه
به مژده که فرزندت آمد ز راه
پذیره شدش با سپاهی گران
بزرگان چینی و گندآوران
چو تنگ اندر آمد به نزدیک کوش
سران را ز دیدار او رفت هوش
همی گفت هر کس که این دیو چیست
که بر کشور ما بباید گریست
نه مردُم، همانا که آهرمن است
به چهر اهرمن، پیل پیکر تن است
اگر شاه ما گردد این دیو زفت
سپه را سر خویش باید گرفت
کز این چهره ناید همی جز بدی
ندارد رخش فرّه ایزدی
پدر را چو کوش دلاور بدید
فرود آمد و آفرین گسترید
زمانی بمالید بر خاک روی
نیایش همی کرد در پیش اوی
ز خاکش سپهدار چین برگرفت
ببوسیدش و سخت در بر گرفت
فراوان بپرسید و خوبش نواخت
به اسب و ستام خودش برنشاخت
همی راند با او برابر به راه
سخنها ز هرگونه پرسید شاه
همی داد پاسخ ز هرگونه کوش
پدر را به آواز نرم و به هوش
به ایوان چو رفتند از آن راه سخت
برآورد خسرو مر او را به تخت
همان گاه خوالیگر آورد خوان
چنانچون بود در خور خسروان
چو از خوان و خوردن بپرداختند
به نوّی یکی انجمن ساختند
بریده سر شاه ایران سپاه
بفرمود کآورد سالار شاه
بدید و دو دستش به دل برنهاد
همی گفت کز بخت گشتیم شاد
به دست چنین نیو نامی پسر
کشیدیم کینِ گرامی پسر
بسی آفرین کرد بر کوش و گفت
که با یال و برزت هنر باد جفت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این بخش، داستان به ورود کوش، فرزند پادشاه، به سپاه و استقبال او از سوی پدر و همراهانش میپردازد. پس از اینکه کوش به سپاه پدرش نزدیک میشود، او را با تحسین و احترام میپذیرند و به او میگویند که او برتری خاصی دارد. کوش به پدرش، که دلاوری به نام خسرو است، احترام و نیایش میکند. خسرو نیز با محبت به او نزدیک میشود و از او سوالات مختلفی میپرسد. آنها پس از صرف غذا و برگزاری مجلس، سر رهبر ایرانیان را به حضور میآورند و شادی و خوشحالی خود را از پیروزی و بودن کوش ابراز میکنند و او را مورد ستایش قرار میدهند. این بخش نشاندهندهٔ احترام و محبت میان پدر و پسر و همچنین افتخارات حاصل از پیروزی بر دشمنان است.
هوش مصنوعی: زمانی که او از مسیر خود منحرف شد و راهی به سمت دیگری گرفت، سپاه پدرش به سرعت به جلو حرکت کردند و به او نزدیک شدند.
هوش مصنوعی: او به سرعت به مردی که پیش رویش قرار داشت، نزدیک شد و او را با سخنان ستایشآمیز مورد تحسین قرار داد.
هوش مصنوعی: هر کسی که به او نگاه میکرد، به احترامش بر زمین تعظیم میکرد و از او مهربانی و ستایش نشان میداد.
هوش مصنوعی: مرد بزرگ و با ارج، آن سر ارزشمند را به دیگران داد تا آن را به شاه بلندپایه برسانند.
هوش مصنوعی: چنین گفت که این مکان گرامی و محترم است، زیرا از آسمان برتر و ارزشمندتر از آتش است.
هوش مصنوعی: برای انتقام از برادر، خود را از قید و بندهایم آزاد کردم، مگر اینکه پادشاه از من رضایت پیدا کند.
هوش مصنوعی: سواران به نزد شاه رفتند و خبر خوشی را آوردند که فرزندت به خانه بازگشته است.
هوش مصنوعی: او با گروهی از جنگجویان قوی و بزرگمقامانی که مهارتهای خاصی داشتند، به استقبال آمد.
هوش مصنوعی: وقتی که او به نزدیک سران آمد و آنها را به سختی در دیدار خود قرار داد، کارشان به جایی رسید که از هوش و حواس خود بېرون رفتند.
هوش مصنوعی: همه میگفتند که این دیو چه موجودی است که باید برای آن بر کشور ما اشک ریخت.
هوش مصنوعی: نه مردم، بلکه آن کسی که به چهرهی زشت و پلید است، همان روح شیطانی است؛ او مانند یک فیل درشت و بزرگ در تن خود دارای قدرت و جثهای ترسناک است.
هوش مصنوعی: اگر پادشاه ما این دیو بزرگ شود، پس باید سپاه او را تحت کنترل خود درآوریم.
هوش مصنوعی: از این چهره هیچ چیزی جز بدی و زشتی نمیتوان دید؛ روی او مانند پرتوهایی از فرّ و نیکی الهی نیست.
هوش مصنوعی: پدر را که در کمال دلاوری و شجاعت مشاهده کرد، به احترام او پایین آمد و او را ستایش کرد.
هوش مصنوعی: روشی وجود دارد که در آن انسان به خاک میمالد، به نشانهی احترام و تضرع، و در پیشگاه کسی که او را میپرستد، دعا و نیایش میکند.
هوش مصنوعی: از خاک او، معجزهگر چین، برداشت و او را بوسید و به شدت در آغوش گرفت.
هوش مصنوعی: بسیار سؤال کرد و به خوبی اسبش را نوازش کرد، اما خود به آرامی از او دور شد.
هوش مصنوعی: شاه به همراه او در مسیر حرکت میکند و در حین راه، از هر نوع سخن و پرسشی میپرسد.
هوش مصنوعی: پدر به آرامی و با دقت به هر نوع تلاش پاسخ میدهد و به طور ملایم صحبت میکند.
هوش مصنوعی: وقتی به ایوان رسیدند و از آن مسیر دشوار عبور کردند، خسرو او را بر روی تخت نشاند.
هوش مصنوعی: در همان زمان، درویش یا فقیهی سفرهای فراهم کرد که مناسب و شایستهی پادشاهان بود.
هوش مصنوعی: وقتی که از خوردن و نوشیدن فارغ شدند، برای خود یک جمع و مجلس جدیدی برپا کردند.
هوش مصنوعی: سر بریده شاه ایران را به سپاه فرمان دادند که آن را به سالار شاه بیاورند.
هوش مصنوعی: او به دلش دست گذاشت و گفت که ما از لطف و شانس خوشبخت شدیم.
هوش مصنوعی: با دست چنین پسر با شخصیت و مشهوری، ما انتقام ارزشمندی برای پسر گرفتیم.
هوش مصنوعی: بسیاری از افراد بر تلاش و زحمت او خسته نمیشوند و میگویند که با زیبایی و قدرت تو، هنر و استعدادت نیز هماهنگ و همراه است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.