چو نزدیک کوش آمد آن تیزکوش
برآن نامه بر کوش بنهاد هوش
چو گفتار آن هر دو خسرو شنید
ز شادی تو گفتی دلش برپرید
فرستاده را شادمان پیش خواند
در آن نامور پیشگاهش نشاند
بپرسید از آن نامداران نخست
که هستند شادان دل و تندرست
فرستاده گفت ای جهانگیر شاه
درستند هر دو تو را نیکخواه
به پیغام بگشاد ازآن پس زبان
همی گفت با شاه ازآن ترجمان
ز شادی رخان ارغوان رنگ کرد
به بگماز و جام می آهنگ کرد
سرایی نو آیین بپرداختند
فرستاده را جایگه ساختند
همی بود یک هفته با رود و می
به کام فرستاده ی نیک پی
به هشتم نویسنده را پیش خواند
به کرسی زر پیکرش برنشاند
بخوبی یکی پاسخ نامه کرد
همه مردمی بر سر خامه کرد
که همداستانم به گفتارتان
نجویم دگر رنج و آزارتان
اگر با فریدون بود داوری
به گنج و به لشکر دهم یاوری
ندارم دریغ از شما اسب و ساز
نه مردان گردنکش کینه ساز
چو خواهید کآرام گیرد دلم
بهانه ز روی زمین بگسلم
به پیش فرستاده ی من نخست
.................................
که چون گردد این پادشاهی به کام
نسازید در پیش من پای دام
جهان را بدان سان که گفتید نیز
ببخشید و از ما نخواهید چیز
نوشته به مشک این سخنها که هست
گوا کرده بر خویشتن خط دست
چو این کرده باشید ایزد گواست
که جان و تن و گنج پیش شماست
فرستاده ای کرد با او برون
سخنگوی و داننده و پُرفسون
مرآن هر دو پوینده را چیز داد
درم داد و دینارشان نیز داد
شتابان بر سلم و تور آمدند
بنزدیک راهی برون آمدند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این بخش از شاهنامه، فردوسی به توصیف ملاقات خسرو با فرستادهای از فریدون میپردازد. خسرو با شادمانی به فرستاده نزدیک میشود و از او درباره دو بزرگوار نیکوکار میپرسد. این فرستاده پیامهای خوشی از طرف فریدون میآورد و خبر میدهد که آن دو بزرگوار در صحت و سلامت هستند. خسرو از شادی به میپردازد و مهمانی باشکوهی برای فرستاده ترتیب میدهد.
پس از یک هفته مهمانی، خسرو به فرستاده نامهای مینویسد و در آن ابراز میکند که هیچ آرزویی جز آرامش ندارد و نیتش جنگ یا به دردسر انداختن دیگران نیست. او اعلام میکند که حاضر است هر کمکی برای فریدون و لشکریانش انجام دهد و هیچ دریغی از کمک کردن به آنها ندارد. به پایان این بخش، فرستاده دیگری برای مذاکرات بیشتر به سوی خسرو میرود و هدایایی به دو بزرگور تقدیم میکند.
هوش مصنوعی: وقتی آن سریعفهم به نزدیک کوش رسید، بر آن نامهبر، تمرکز و تلاشی انجام داد.
هوش مصنوعی: وقتی آن دو پادشاه صحبت کردند، از خوشحالی به نظر میرسید که دلش شاد شد و به پرواز درآمد.
هوش مصنوعی: او پیامآور را با خوشحالی نزد خود فراخواند و در پیشگاه نامیاش نشاند.
هوش مصنوعی: از پیشگامان و نامآوران بپرسید که چه کسانی هستند که دل شاد و سالم دارند.
هوش مصنوعی: پیامبر فرستاده گفت: ای شاه که در جهان شناخته شدهای، هر دو طرف به نفع تو عمل میکنند و خیرخواه تو هستند.
هوش مصنوعی: بعد از آن که به او پیغام دادند، زبانش باز شد و با شاه به گفتگو پرداخت و ترجمه کرد.
هوش مصنوعی: صورت زیبای او به رنگ گل ارغوانی در آمده و با نوشیدن شراب، حالتی شاداب و سرزنده به خود گرفته است.
هوش مصنوعی: خانهای جدید و خوشساخت آماده کردند و برای فرستاده جا و مکانی فراهم کردند.
هوش مصنوعی: او به مدت یک هفته با رود و شراب در خوشی و سرور به سر میبرد و از زندگی لذت میبرد.
هوش مصنوعی: نویسنده را به حضور خواند و او را بر صندلی طلا نشاند.
هوش مصنوعی: یک نفر به خوبی و زیبایی پاسخی به نامهای داد و باعث شد همه افراد اطرافش تحت تأثیر قرار بگیرند.
هوش مصنوعی: من دیگر به صحبتهایتان گوش نمیدهم و نمیخواهم شما را ناراحت و آزرده کنم.
هوش مصنوعی: اگر در کنار فریدون بودم، میتوانستم قدرت و ثروت را به او بدهم و در ارتشاش کمک کنم.
هوش مصنوعی: من از شما هیچ نگرانی و افسوسی ندارم، نه از اسب و ساز و نه از مردان قوی و کینهتوز.
هوش مصنوعی: اگر بخواهم دلم آرام بگیرد، باید از زمین و مشکلاتش دور شوم.
هوش مصنوعی: به من بگو که کسی را به پیش فرستادهام که در ابتدا ...
هوش مصنوعی: زمانی که این پادشاهی به خواستهام برسد، در برابر من پای دام نگذارید.
هوش مصنوعی: دنیا را به همان گونه که بیان کردید ببخشید و از ما چیزی درخواست نکنید.
هوش مصنوعی: این جمله بیانگر این است که این سخنان با چیزی به ارزش و اهمیت العنبر نوشته شده و به نوعی بر روی خود فرد مهر تایید زده است. یعنی این گفتهها بهقدری اهمیت دارند که گویی به خود شخص اعتبار میدهند.
هوش مصنوعی: زمانی که خداوند این گونه با شما رفتار کرده است، واضح است که جان، جسم و ثروت در دستان شما قرار دارد.
هوش مصنوعی: فرستادهای با خود بیرون برد که سخنگو و دانا و پر از حرفهاست.
هوش مصنوعی: هر دو مسافر را چیزی داد؛ هم پول و هم سکههای طلا را به آنها بخشید.
هوش مصنوعی: آنها به سرعت بر سواران و کمانداران نزدیک شدند و راهی برای خروج پیدا کردند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.