بدانگه که فرمود بر او به چین
بفرمود تا موبدان زمین
به هر خانه ای در بُتی ساختند
نگارش به آیین بپرداختند
به آیین و دیدار کوش سترگ
بتی پیش بنهاد خُرد و بزرگ
ز بستر چو برخاستی مرد و زن
شدی پیش ایشان بسان شمن
نهادی سر از پیش او بر زمین
فراوان بر او خواندی آفرین
همی گفت با مردم تیره هوش
ستمکار و بیداد جوینده کوش
که پروردگار این جهان را منم
که آباد ویران چو خواهم کنم
همه زندگانی به دست من است
همه مرگ در تیغ و شست من است
ز من نیکی آید، هم از من بدی
درشتی ز من، هم ز من بخردی
کرا خواهم از خود توانگر کنم
که از گوهر و زرّش افسر کنم
کرا خواهم او را رسانم گزند
ز تختش برآرم به خاک نژند
چو بشنید گفتار او مرد و زن
همی یاوری دادشان اهرمن
بپذرفت مردم همه کیش اوی
اگر بود بیگانه، ار خویش اوی
گروهی ز نادانی و خیرگی
برآمد به راه بد و تیرگی
گروهی ز بیم و یکی از هوا
همی داشت آیین او را روا
گروهی بدان دل همی شاد کرد
که گیتی بدان گونه آباد کرد
به فرمان او بت پرستان شدند
ز جام می دیو مستان شدند
کرا یافت کاو بُت ندارد به پیش
سر از تن جدا کردش آن تیره کیش
همه باختر گشت ازاو بت پرست
ندارم چنین کس چه دارد به دست
فریدون چو آگاه شد زین سخن
بدو تازه شد رنجهای کهن
بخندید و گفت این سترگ پلید
سر از راه یزدان به یک سو کشید
همانا که مردم ز ره دور کرد
دل من دگرباره رنجور کرد
بدان بدکنش بر مباد آفرین
تهی باد از آن دیو روی زمین
هرآن کس که آگاهی از کوش یافت
که از شاه و فرمان او سر بتافت
ز ضحاکیان و ز بدگوهران
به درگاه او شد سپاهی گران
چنان پیش او لشکر انبوه شد
که دشت و در باختر کوه شد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این متن، نویسنده به داستانی از تاریخ باستان اشاره دارد که در آن فرامین یک پادشاه به موبدان داده میشود تا در هر خانهای بت بسازند. این بتها به مردم نشان داده میشوند و آنها به سجده و ستایش آن بتها میپردازند. پادشاه خود را پروردگار جهان معرفی میکند و به مردم میگوید که همه چیز به دست اوست، چه خوب و چه بد. برخی از مردم به نادانی یا ترس به این دین جدید میگرایند، در حالی که دیگران به خاطر امید به بهبود، از او حمایت میکنند.
با این حال، فریدون، پادشاه پیشین، از این وضعیت آگاه میشود و از اینکه مردم از راه راست دور شدهاند، ناراحت میشود. او تصمیم میگیرد که با این بلای ستمکار مقابله کند و در نهایت درک میکند که باید به حمایت از کسانی بپردازد که در برابر بت پرستی قیام کردهاند. بدین ترتیب، ارتشی از جلوداران و فدایان گرد هم آمده و به مبارزه با این ستمکاران میپردازند.
هوش مصنوعی: زمانی که او (شاه) دستور داد، به چین فرمان داد تا موبدان و بزرگان زمین به آنجا بیایند.
هوش مصنوعی: در هر خانهای آنچه لازم بود را آماده کردند و به آداب و رسوم خاصی رسیدگی کردند.
هوش مصنوعی: در این شعر، به تلاشی اشاره میشود که برای گرامیداشت و دیدار از نمادها و الگوهای بزرگ زندگی صورت میگیرد. در واقع، به تلاش برای ارج نهادن به ارزشها و اصولی که هم برای افراد کوچک و هم بزرگ مهم هستند، پرداخته شده است.
هوش مصنوعی: وقتی که از خواب بیدار شدی، مانند یک شمن در برابر دیگران قرار میگیری و به مرد و زن تبدیل میشوی.
هوش مصنوعی: سرت را به خاطر آنچه او برای تو آفریده، بر زمین خم کن و بینهایت از او قدردانی کن.
هوش مصنوعی: او به مردم باهوش و آگاه گفت که ستمکاران و کسانی که به دنبال ظلم هستند، همیشه در حال تلاش و کوششند.
هوش مصنوعی: من خداوندی هستم که میتوانم دنیا را به هر شکلی که بخواهم، آباد یا ویران کنم.
هوش مصنوعی: زندگی تماماً تحت کنترل من است و سرنوشت مرگ نیز در دستان من قرار دارد.
هوش مصنوعی: انسان ممکن است هم کارهای نیکو انجام دهد و هم کارهای بد؛ در واقع، در وجود او هم خوبی و هم بدی وجود دارد. از او رفتارهای مهربانانه و نیز رفتارهای زشت سر میزند و او میتواند هم عاقلانه عمل کند و هم دچار نادانی شود.
هوش مصنوعی: من کسی را نمیخواهم که از خودم ثروتمندتر باشد، زیرا میخواهم با زیبایی و ارزش خودم، او را به مقام و جایگاهی عالی برسانم.
هوش مصنوعی: من هر کس را بخواهم، میتوانم به او آسیب برسانم و او را از جایگاهش به زمین بیفکنم.
هوش مصنوعی: وقتی مرد و زن سخنان او را شنیدند، به کمک آن شیطان شتاب کردند.
هوش مصنوعی: اگر کسی جزء قوم و ملت خود باشد، جامعه او را میپذیرد و به او ارادت میکند. اما اگر غریبه یا بیگانه باشد، حتی اگر خوب باشد، ممکن است مورد پذیرش قرار نگیرد.
هوش مصنوعی: گروهی از نادانی و حیرت به مسیر نادرستی افتادهاند و به تنهایی و تاریکی رسیدهاند.
هوش مصنوعی: گروهی به خاطر ترس و عدهای به خاطر تمایلات خود، به پیروی از او مشغول بودند.
هوش مصنوعی: گروهی با دل شاد به زندگی ادامه میدهند، زیرا دنیای خود را به همین شکل آباد ساختهاند.
هوش مصنوعی: به دستور او، پرستندگان بتها تحت تأثیر شراب قرار گرفتند و به حال مستی درآمدند.
هوش مصنوعی: هر کسی که بت و Idol ندارد، به او مبرّا از پیروی و بندگی است و او با قدرت و اراده خود میتواند خود را از وابستگیهای منفی رها کند.
هوش مصنوعی: همه از او گیج و ناآگاه شدند و من با کسی که بت را میپرستد، هیچ ارتباطی ندارم. او چه چیزی در دست دارد که من بخواهم به او توجه کنم؟
هوش مصنوعی: فریدون که از این حرف باخبر شد، نگرانیش نسبت به مشکلات قدیمی دوباره زنده شد.
هوش مصنوعی: او لبخند زد و گفت که این موجود بزرگ و بد، بر اثر اراده خداوند، به یک سمت منحرف شده است.
هوش مصنوعی: مردم مرا از راه دور کردند و بار دیگر دلم را آزار دادند.
هوش مصنوعی: بدان که آدم بدی در دنیا وجود ندارد که بر او آفرین بگوید. زمین از وجود چنین دیوی خالی است.
هوش مصنوعی: هر کسی که دانایی و درک خوبی پیدا کرده، متوجه میشود که باید از دستور و حکم پادشاه سرپیچی کند.
هوش مصنوعی: از میان افرادی که نیکو نیستند و از قدرتمندان ظالم، گروهی بزرگ به درگاه او آمدهاند.
هوش مصنوعی: چنانکه پیش او جمعیتی فراوان شکل گرفت که تمام دشتها و درهها را در سمت غرب کوه پوشاند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.