بفرمود تا نامه کردش دبیر
دبیری نویسنده ای یادگیر
که برخواندم این نامه ی تو درست
درستی نمود آنچه گفتی نخست
تو آن مردمان را نگهدار باش
ز دستان دشمن نگهدار باش
سپاهی که با تو بیامد ز راه
سزد گر فرستی بدین بارگاه
که با این سپه کایدر آمد فراز
به پیگار مهراج گردند باز
همان هوشیاران دانش پرست
گسی کن به خوبی سوی ما فرست
به نزد دبیران و گردان همان
یکی نامه فرمود بر ترجمان
که یکسر به درگاه گردید باز
از آن پس که دیدید رنج دراز
که پاداش رنج شما بر من است
که خسرو سر و لشکری چون تن است
چو نامه به نزد بزرگان رسید
ز شادی گل از رویشان بشکفید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.