شهنشاه چین با سپاهش نژند
فرود آمد از پشت اسب سمند
سران سپه را همه کشته دید
سپاه تبت پاک برگشته دید
شکسته دلِ لشکر خویشتن
ز بس کُشته و خسته زآن انجمن
دلیری و نیروی ایرانیان
شده هر سواری چو شیر ژیان
چو از بازگشتن ندید ایچ رای
بماندند خرگاه و خیمه به جای
سپه برگرفت و بُنه برنهاد
همی رفت تا شهر خمدان چو باد
چو روز آمد و قارن آگاه شد
به لشکرگه کوشِ بدخواه شد
بفرمود تا از پسش سی هزار
برفتند از ایران گزیده سوار
سپه رفت و کرد آن نبرده درنگ
ببخشید ایشان که بودند به جنگ
ز خرگاه وز خیمه و چارپای
که ماندند گردان چینی به جای
سوم روز بازآمدند آن سپاه
گرفته فراوان اسیران به راه
ز کوش آگهی داد خسرو پرست
که در شهر خمدان شد و در ببست
سپهدار از دادگر یاد کرد
اسیران چین را تن آزاد کرد
یکی را بفرمود کشتن ز کین
همه بازگشتند شادان به چین
به روز چهارم سپه برگرفت
در و دشت و کهسار لشکر گرفت
به فرسنگ خمدان فرود آمدند
در آن بیشه و دشت و رود آمدند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این متن، داستانی از شهنشاه چین و سپاهش روایت شده است. شهنشاه به میدان جنگ میآید و متوجه میشود که تمامی سران سپاه کشته شدهاند و سپاه تبت نیز بر اثر شکست، به عقب بازگشته است. لشکر چین با دلbroken و خسته به نظر میرسد. شهنشاه تصمیم میگیرد که به سرعت عقبنشینی کند و از خرگاه و خیمههای خود دور شود.
او با سپاهش به سمت شهر خمدان حرکت میکند و پس از اطلاع از وضعیت لشکر، به همدستان خود فرمان میدهد که به دنبال او بروند. آنها پس از سه روز بازمیگردند و تعدادی اسیر از چین را همراه خود میآورند. شهنشاه در شهر خمدان، دستور آزادی اسیران را میدهد و تنها یکی از آنان به خاطر کینهاش کشته میشود. در نهایت، لشکر چین به چین بازمیگردد و شادمانه به خانه میروند. روز چهارم سپاه دوباره تقویت میشود و به راه خود ادامه میدهد.
هوش مصنوعی: پادشاه چین با سوارهنظامش به آرامی از پشت اسب زیبایش پایین آمد.
هوش مصنوعی: سربازان دشمن را همه در حال کشته شدن دید و این گونه فهمید که سپاه تبت بهطور کامل بازگشته است.
هوش مصنوعی: دل لشکر خودم به خاطر کشتگان و رنجی که از آن جمع تجربه کردهام، شکسته است.
هوش مصنوعی: مردان ایرانی شجاع و نیرومند مانند شیران، در هر جا این قدرت و شجاعت را از خود نشان میدهند.
هوش مصنوعی: وقتی که هیچ نظری برای بازگشت نداشتند، اردوگاه و چادرها در همان محل باقی ماندند.
هوش مصنوعی: ارتش آماده شد و بار و بنه را بر دوش گرفت و همچنان میرفت تا به شهر خمدان، مانند باد.
هوش مصنوعی: با آمدن روز و روشن شدن اوضاع، قارن از خطر دشمنان آگاه شد و به سوی میدان جنگ آماده شد.
هوش مصنوعی: او فرمان داد که از پشت او، سی هزار سوار برگزیده از ایران حرکت کنند.
هوش مصنوعی: سپاه رفت و آنهایی که به جنگ آمده بودند، بدون انتظار و تردید، به آنها اجازه داد تا بروند.
هوش مصنوعی: از جایگاه و خیمه و چهارپایی که به جا ماندهاند، گرد و غبار و بینظمی باقی مانده است.
هوش مصنوعی: در روز سوم، آن لشکر دوباره برگشتند و تعداد زیادی از اسیران را در مسیر خود با خود آوردند.
هوش مصنوعی: خسرو پرست خبر داد که در شهر خمدان مستقر شده و در آنجا در را بسته است.
هوش مصنوعی: سردار از دادگری یاد میکند و اسیران چین را آزاد میسازد.
هوش مصنوعی: فرماندهی به کسی دستور داد که به خاطر انتقام، شخصی را بکشد و همه به شادی به سرزمین چین بازگشتند.
هوش مصنوعی: در روز چهارم، سپاه به راه افتاد و در دشت و کوه و بیابان لشکر را جمع کرد.
هوش مصنوعی: آنها به فاصلهای دور در شهر و دشت و کنار رودها فرود آمدند و استراحت کردند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.