به بر چون برافگند گردون گره
به بر درکشیدند گردان زره
سوی دسته ی تیغ بردند دست
سر هر ده از تن بریدند پست
بسی خار و خاشاک برتوختند
بلند آتشی را برافروختند
فروغ از سر کوه پرتاپ شد
همی روی دریا چو زر آب شد
چو کوش آتش تیز دید اندر آب
براندند چون باد اسب از شتاب
ز دریا برون رفت با آن سپاه
به سر برنهادند گردان کلاه
همه خفته بودند گردانِ بند
که دشمن شبیخون بر ایشان فگند
شب تیره ماننده ی جان دیو
ز دریا برآمد ز ناگه غریو
بجستند آسیمه دربندیان
ببستند بر کینه جُستن میان
به نزدیک دربند کس را یله
نکردند و بر کوه شد مشعله
چو بازارگان جنگ و آن جوش دید
خروشیدن لشکر کوش دید
فرستاد پنجاه تن را به زیر
همه رزم دیده جوان و دلیر
نهان کرده رخسار زیر زره
به دامن برافگنده بند گره
نهادند تیغ اندر آن مردمان
سرآمد به دربندیان در زمان
گشادند در بند و برشد خروش
سپیده ز دربند بگذشت کوش
سراپرده زد بر سر کوهسار
مرآن کوه را پست کرد و حصار
هم اندر زمان کرد کشتی گسی
بدان تا سپاه آید از چین بسی
طلایه برون کرد از راه شهر
ز گردان کرا از هنر بود بهر
به پنجم سواری ز گردان شاه
تنی صد همی برد با خود به راه
ز مردان گروهی و از چارپای
که بردارد آن کاروان را ز جای
بدان چارپایان برد سوی شهر
از آن ره زیان یافت سالار، بهر
ز ناگه طلایه بدو بازخَورد
به شمشیر از ایشان برآورد گرد
سه مرد دلاور فزونتر نَجست
سوی شهر تازان سراسیمه مست
ز طیهور بردند از آن آگهی
فرود آمد از غم ز تخت مهی
به دستور گفت این که بر ما رسید
ز کردار و رای تو آمد پدید
وگرنه کجا یافتی راه بند
ز بازارگان خاسته ست این گزند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این بخش از شعر، با توصیف نبردی در شب تار، رشادت و شجاعت سربازان به تصویر کشیده شده است. دشمن به طور ناگهانی به اردوگاه حملهور میشود و سربازان ناچار به دفاع میشوند. آتش و شعلۀ بلندی از کوه در میدان جنگ شعلهور میشود و لشکر رزمندگان برای مقابله آماده میشوند. رزمندگان جوان و دلیر به کشتن دشمن میپردازند و در نهایت دربند خندق را میگشایند و جنگ به راه میافتد. در میان این شور و هیاهو، یکی از فرماندهان تأکید میکند که این وضعیت نتیجه تدبیر و عقل خودشان است وگرنه آنها هرگز حتی به فکر حمله به اردوگاه نیفتاده بودند.
هوش مصنوعی: وقتی آسمان بر زمین سایه میاندازد، زرههای حرکتی در دور دستها به حرکت درمیآیند.
هوش مصنوعی: دست هر ده را به سوی تیغ بردند و از بدن جدا کردند.
هوش مصنوعی: بسیاری از زبالهها و مشکلات بر روی تو ریخته شده و به همین خاطر آتش بزرگی شعلهور شده است.
هوش مصنوعی: نور از بالای کوه به سمت دریا افکنده شد و سطح آب مانند طلا درخشان شد.
هوش مصنوعی: وقتی که آتش تند را در آب دیدند، با سرعتی مانند باد، آن را جستجو کردند و از آن فاصله گرفتند.
هوش مصنوعی: از دریا بیرون آمدند و در حالی که با جمعیت خود به سر کلاهی گذاشته بودند.
هوش مصنوعی: همه در خواب بودند و گروهی که در حال نگهبانی بودند، بیخبر از اینکه دشمن به آنها حمله کرده است.
هوش مصنوعی: در شب تاریک، صدای وحشتانگیزی شبیه به صدای دیو از دریا به ناگهان شنیده میشود.
هوش مصنوعی: در اینجا میگوییم که افرادی که به دنبال انتقام هستند، با یکدیگر به صورت آشفته و مضطرب جمع میشوند و برای جستجوی کینه و خصومت دست به کار میشوند.
هوش مصنوعی: هیچکس را به نزدیکی دربند آزاد نکردند و بر فراز کوه آتش روشن شد.
هوش مصنوعی: وقتی بازرگان جنگ و شور و هیجان لشکر را مشاهده کرد، به دقت توجه کرد و به خود آمد.
هوش مصنوعی: به پنجاه نفر از نجبا و دلاوران را به میدان جنگ فرستاد.
هوش مصنوعی: صورت زیبا را پوشانده است و در عین حال با دامنش گرهای را باز کرده است.
هوش مصنوعی: در این بیت به وضوح بیان میشود که در زمانی، با تمام قدرت و شدت، بر سر مردم سر آمدهای تیغ و شمشیر را فرود آوردند و آنها را در بند و محدودیت گرفتار کردند.
هوش مصنوعی: در اینجا بیان میشود که صبحگاهان درهایی که بسته بودند، باز شدند و صدای نشاطآور صبحگاهی بلند شد و سپیدهدم از آن بند و گرفتاری گذر کرد.
هوش مصنوعی: در بالای کوه، تلی از پرده به راه افتاده است که باعث میشود آن کوه، کوچک و کم ارتفاع به نظر برسد و آن را محصور کرده است.
هوش مصنوعی: در این زمان، کشتی را به حرکت درآورد تا سپاه فراوانی از چین بیاید.
هوش مصنوعی: طلایه به سوی شهر حرکت کرد، کسی که به خاطر هنرش از گردابها و مشکلات عبور کرده است.
هوش مصنوعی: یک سواری از سواران شاه به همراه خود، صد تن از یاران را به راه میبرد.
هوش مصنوعی: برخی از مردان و چهارپایانی وجود دارند که قادرند کاروان را از جایی به جای دیگر منتقل کنند.
هوش مصنوعی: بدانید که چهارپایان به دلیل آن مسیر، به شهر رفتند و سالار از این موضوع ضرر کرد.
هوش مصنوعی: ناگهان، پیشگامان بازگشتند و با شمشیر در برابر آنها ایستادند.
هوش مصنوعی: سه مرد شجاع بیش از حد به سوی شهر تازان در وضعیتی آشفته و ناآرام حرکت کردند.
هوش مصنوعی: از جمله خبرهایی که از پرندگان بهدست آمد، این بود که از غم و اندوه، کسی از تخت و مقام خود پایین آمد.
هوش مصنوعی: بر اساس کارها و انتخابهای تو بود که این نتیجه برای ما به وجود آمد.
هوش مصنوعی: اگر اینطور نیست، پس چگونه میتوانی بگویی که این آسیب ناشی از تجارتگران است؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.