شبی شادمان خفته بُد آتبین
چنان دید در خواب شاه زمین
که فرزند پیش آمدش چون سروش
سُوار آن که شد کشته بر دست کوش
یکی چوب در دست او داد خشک
همان گاه شد سبز و بویا چو مشک
بکِشت از بر کوه شاه آتبین
فرو برد بیخش به زیر زمین
هم اندر زمان شد درختی بلند
بگسترد از او شاخ و سایه فگند
ببالید تا سر به گردون کشید
ز گردون همانا که افزون کشید
جهان سر بسر زیر سایه گرفت
ز سبزی و از شاخ مایه گرفت
وزآن پس یکی باد نوشین دمید
از آن شاخها برگ بیرون کشید
پراگند گرد جهان چون چراغ
شده روشن از وی همه کوه و راغ
جهان گشت از آن روشنی شادمان
همی گفت هرکس سرآمد غمان
چو از خواب بیدار شد بامداد
بفرمود تا شد برش کامداد
برآورد راز نهان از نهفت
همه خواب یکسر بدو بازگفت
بدو گفت شاها، تو رامش فزای
که یک ره ببخشود ما را خدای
تو را داد در خواب دوشین نشان
که گیتی نماند ز جادو فشان
سر و تاج ضحاک ناهوشیار
به خاک اندر آرد همی روزگار
جهان بازگردد به فرزند تو
شود شاد از او خویش و پیوند تو
سُوار بهشتی که آن چوب خشک
تو را داد بویاتر از عود و مشک
ز پشت تو او را برادر بود
که با تخت شاهی و افسر بود
چو در دست تو سبز شد چوب سخت
جوان گشت خواهد ز فرّ تو بخت
بلندی بود چون نشاندی به کوه
همان پایه داری و فرّ و شکوه
چو سر برکشید و ببالید شاخ
بگیرد به تیغ این جهان فراخ
چو گسترد سایه به گرد جهان
به فرمان شوندت کهان و مهان
مرآن برگها را که همچون چراغ
پراگند بر کشور و کوه و راغ
به فرّ تو باشند شاهانِ داد
همه با دل شاد و با دست راد
زمین هفت کشور به چنگ آورند
فراوان به گیتی درنگ آورند
گزارش چو بشنید از او آتبین
بسی خواند بر دانشش آفرین
بدو گفت کاین خواب من راز دار
ز بیگانه مردم سخن باز دار
فراوانش بخشید هرگونه چیز
ز اسب و ستام و ز دینار نیز
بر این راز بر سالیان برگذشت
بسی نیک و بد نیز بر سر گذشت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شبی شاه آتبین در خواب نیکویی میبیند که فرزندی چون سروش به او نزدیک میشود و چوبی خشک به او میدهد. به ناگاه آن چوب سبز و خوشبو میشود و درختی بزرگ از آن میروید که سایهاش بر زمین میافکند و همه جا را پر از نور و شادی میکند. وقتی شاه از خواب بیدار میشود، راز خواب را برای او بازگو میکنند و میگویند که این خواب نشانهای از آیندهای بهتری برای او و مردمش است. شاه آتبین متوجه میشود که روزی فرمانروایی به فرزندش خواهد رسید و زمین به او و نزدیکانش خواهد رسید. با شنیدن این خواب، او شادمان میشود و به فضل و دانش این رویا پی میبرد و تصمیم میگیرد تا به بزرگداشت این خواب و فرزندش گام بردارد.
هوش مصنوعی: یک شب، آتابین با شادی در خواب بود و در خوابش شاه زمین را دید.
هوش مصنوعی: فرزندش مانند یک پیامبر وارد شد، همانطور که شخصی با مهارت و سرعت به میدان جنگ میرود، و آن فردی که در نبرد به شهادت رسید، به دست کسی در تلاش است که میخواهد او را نجات دهد.
هوش مصنوعی: در اینجا، شخصی یک چوب خشک در دست دارد که به ناگاه تبدیل به چوبی سرسبز و خوشبو میشود، مانند عطر مشک. این تصویر نشاندهنده تغییر و تبدیل است؛ چیزی که در ابتدا بیفایده و خشک به نظر میرسد، میتواند به ناگاه به چیزی زیبا و خوشبو تبدیل شود.
هوش مصنوعی: شاه آتَبین، در بالای کوه، درختی را قطع کرد و ریشهاش را به زیر زمین برد.
هوش مصنوعی: در این زمان، درختی بلند رشد کرد و از آن شاخهها و سایههای فراوانی به وجود آمد.
هوش مصنوعی: به خود ببالید و عزت نفس داشته باشید، زیرا که اگر تلاش کنید و به قلهها برسید، از آنجا برتری و ارزش وجودیتان بیشتر خواهد شد.
هوش مصنوعی: جهان به طور کامل زیر سایه سبز و خرمی قرار گرفته و از شاخ و برگ طبیعت بهرهمند شده است.
هوش مصنوعی: پس از آن، نسیمی خوش به وزش درآمد و از شاخهها، برگها را خارج کرد.
هوش مصنوعی: گرد و غبار دنیا مانند شعلهی چراغ پخش شده است و به واسطهی آن، همه کوهها و دشتها روشن شدهاند.
هوش مصنوعی: جهان به خاطر آن روشنی خوشحال شده است و هرکسی که غم و اندوهی دارد، دیگر از آن فارغ شده و خوشحال به نظر میرسد.
هوش مصنوعی: هنگام صبح که از خواب بیدار شد، دستور داد تا جشن و سروری برپا کنند.
هوش مصنوعی: تمام رازهای پنهان را از دل خواب بیرون آورد و یکسره آن را برای او بیان کرد.
هوش مصنوعی: شاه به او گفت: تو دلخوشیها را بیشتر کن، چون خدا یک بار به ما لطفی کرده و ما را بخشیده است.
هوش مصنوعی: در خواب شب گذشته، نشانهای به تو داده شد که دنیا از جادو و سحر خالی نمیشود.
هوش مصنوعی: روزگار به زودی باعث میشود که سر و تاج ضحاک نادان به زمین بیفتد.
هوش مصنوعی: دنیا دوباره به فرزند تو خواهد گشت و به خاطر او، خودت و پیوندت خوشحال خواهی بود.
هوش مصنوعی: سوار بهشتی که آن چوب خشک را به تو داد، بوی آن از عود و مشک خوشتر است.
هوش مصنوعی: از پشت تو کسی برادر بوده که با تخت سلطنت و افسران در ارتباط بوده است.
هوش مصنوعی: وقتی چوبی در دست تو سبز میشود و جوان میگردد، نشاندهنده این است که بخت و شانس تو تحت تأثیر قدرت و تواناییهای تو قرار دارد.
هوش مصنوعی: وقتی که کسی را در جای بلندی قرار میدهی، مثل کوه، او باید دارای قدرت و شکوه خاصی باشد.
هوش مصنوعی: وقتی کسی سر خود را بلند میکند و به سمت بالا رشد میکند، مانند شاخهای است که به سوی آسمان میچرخد و در مقابل چالشهای این دنیای وسیع ایستادگی میکند.
هوش مصنوعی: زمانی که سایهات در سراسر جهان گسترش یابد، تمام بزرگان و دانشمندان دنیا تحت فرمان تو خواهند بود.
هوش مصنوعی: برگها را ببین که مثل چراغهایی که در سراسر کشور، کوهها و دشتها پراکندهاند، میدرخشند و زیبایی و روشنی را به محیط اطراف میبخشند.
هوش مصنوعی: به خاطر شکوه و عظمت تو، همه پادشاهان عدالتخواه با دلهای شاد و دستان نیکوکار در خدمت هستند.
هوش مصنوعی: زمینها و سرزمینهای زیادی در دنیا وجود دارد که هر کدام به مناطق مختلفی تقسیم میشوند و انسانها برای بهرهبرداری و تسلط بر آنها زمان زیادی صرف میکنند.
هوش مصنوعی: چندین بار به خاطر شنیدن گزارش از او، بر داناییاش تحسین کرد.
هوش مصنوعی: او به او گفت که این خواب من را راز نگهدار و از مردم بیگانه سخن نگو.
هوش مصنوعی: او به فراوانی به همه چیز عطا کرد؛ از اسب و سلاح گرفته تا دینار و ثروت.
هوش مصنوعی: سالها بر این راز گذشت و در این مدت، بسیاری از نیکها و بدها نیز بر سر این موضوع رخ داد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.