ز شادی خورش خواست طیهور و می
به شمشیرِ می رنج را کرد پی
به رویش همه روز شادی نمود
همه خوبی و مهربانی فزود
کشیدند چندان برش پای رنج
که گفتی زمانه تهی ماند و گنج
برابر یکی کلبه بست از درخت
ز درگاه طیهور تا پیش تخت
گل و نسترن برهم آمیخت نیز
ز بالای تخت اندر آویخت نیز
وزآن پس شب و روز گستاخ وار
همی بود در بزمگاه و شکار
چنان مهربان شد همه کس براوی
که ببرید زن مهر و پیوند شوی
دوبار آتبین زآن سپس بزم ساخت
کزآن بزم خورشید گردون فراخت
گلستان بیاراست گاه بهار
به زرّینه و جامه ی زرنگار
میان گلستان بیاراست تخت
بگسترد جامه شه نیکبخت
بدان بزم شد شهریار بلند
همه جامه خاینده نعل سمند
چو دینار در پای اسبش بریخت
تو گفتی همه چرخ دینار بیخت
چنان دید در بخشش گنج رنج
کزآن مایه طیهور پر کرد گنج
ز فرزند و خویشان او کس نماند
که نه زرّ و گوهر بدیشان فشاند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این متن به بیان خوشیها و شادیهای زندگی میپردازد. او با توصیف طیهور (پرندهای زیبا) و می (شراب) نشان میدهد که چگونه شادی و خوبیها بر زندگی حاکم شده است. در ادامه، اشاره میکند که رنج و سختیها با شمشیر خود از بین رفتهاند و هر روز شادی و مهربانی فزونی یافته است.
سپس به توصیف ساختن کلبهای از درختان و چیدمان گل و نسترن در آنجا میپردازد. زندگی پرشور و محبتآمیز طیهور به گونهای است که حتی زنها روابط خود را بر هم زده و به جشن و سرور میپردازند.
شعر به برگزاری بزمهای بزرگ و سرسبز در گلستان با لباسهای زیبا و تزیینات طلا نیز اشاره دارد. در این بزمها شهریار نیکبخت به شکوه و بزرگی خود میبالد و ثروت خود را به دیگران تقسیم میکند. به گونهای که دیگر کسی از اقوام او بیزر و گوهر نماند. این متن به وفور نعمت و برکت در زندگی اشاره دارد.
هوش مصنوعی: از خوشحالی خورشید، طعمههای خوشمزه و شراب را با شمشیر نابود کرد و رنج و درد را به پایان رساند.
هوش مصنوعی: هر روز بر لبخندش شادی میافزاید و مهربانی و خوبیاش بیشتر میشود.
هوش مصنوعی: چنان فشار و زحمت زیادی به او وارد شد که گویی زمانه و دنیای او از هر چیز با ارزشی خالی شده است.
هوش مصنوعی: یکی درختی را برداشت و از آن کلبهای ساخت که در ورودیاش به سمت درختها و پیشروی تخت سلطانی قرار داشت.
هوش مصنوعی: گل و نسترن به همدیگر پیوستهاند و از بالا بر فراز تخت آویزان شدهاند.
هوش مصنوعی: بعد از آن، شب و روز بدون هیچگونه شرمی در میهمانیها و شکارها حاضر میشد.
هوش مصنوعی: چنان مهربان شد همه افراد نسبت به او که زن و شوهر را از هم جدایی بخشید.
هوش مصنوعی: دو بار آتش برافروخت و سپس مکان شادی را برپا کرد، چون از آن بزم، نور خورشید به آسمان پراکنده شد.
هوش مصنوعی: باغ را در فصل بهار با گلهای زیبا و رنگارنگ زینت بخشید.
هوش مصنوعی: در میان باغ گل، تختی زیبا و دلنشین آماده کرده و جامهای برای پادشاه خوشبخت گستردهاند.
هوش مصنوعی: در آن بزم باشکوه، شاه بزرگ که است، همه لباسهای چین دار و زیبا پوشیدهاند.
هوش مصنوعی: وقتی که دینارها از پای اسبش افتاد، انگار که تمام دنیا دینارها را پخش کرده است.
هوش مصنوعی: به این معناست که شخصی با دیدن بخشش و generosity دیگران، احساس میکند که از طریق این عمل نیکو به زندگیاش ثروت و خوشحالی بیشتری افزوده میشود. بخشش به او کمک میکند تا گنجینهای از روحیه مثبت و آرامش درون خود را پر کند.
هوش مصنوعی: هیچ کسی از فرزندان و بستگان او باقی نمانده که به آنها طلا و جواهر ارزانی نداشته باشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.