بود شیری به بیشهای خفته
موشکی کرد خوابش آشفته
آن قَدَر دورِ شیر بازی کرد
در سرِ دُوشَش اسبتازی کرد
آن قَدَر گوشِ شیر گاز گرفت
گه رها کرد و گاه باز گرفت
تا که از خواب، شیر شد بیدار
متغیّر ز موشِ بدرفتار
دست برد و گرفت کَلّۀ موش
شد گرفتار موشِ بازیگوش
خواست در زیر پنجه لِه کُنَدَش
به هوا برده بر زمین زَنَدش
گفت ای موشِ لوس یک قازی
با دُمِ شیر میکنی بازی؟
موشِ بیچاره در هَراس افتاد
گریه کرد و به التماس افتاد
که تو شاهِ وُحوشی و من موش
موش هیچ است پیشِ شاهِ وُحوش
شیر باید به شیر پنجه کند
موش را نیز گربه رنجه کند
تو بزرگی و من خطا کارم
از تو امّیدِ مَغفِرَت دارم
شیر از این لابه رحم حاصل کرد
پنجه واکرد و موش را وِل کرد
اتفاقاً سه چار روزِ دگر
شیر را آمد این بلا بر سر
از پیِ صیدِ گرگ یک صیّاد
در همان حَول و حَوش دام نهاد
دامِ صیّاد گیرِ شیر افتاد
عوضِ گرگ شیر گیر افتاد
موش چون حالِ شیر را دریافت
از برایِ خلاصِ او بشتافت
بندها را جوید با دندان
تا که در برد شیر از آن جا جان
این حکایت که خوشتر از قند است
حاویِ چند نکته از پند است
اولاً گر نیی قویبازو
با قویتر ز خود ستیزه مجو
ثانیاً عفو از خطا خوب است
از بزرگان گذشت مطلوب است
ثالثاً با سپاس باید بود
قدرِ نیکی شناس باید بود
رابعاً هرکه نیک یا بد کرد
بد به خود کرد و نیک با خود کرد
خامساً خلق را حقیر مگیر
که گهی سودها بَری ز حقیر
شیر چون موش را رهایی داد
خود رها شد ز پنجه صیّاد
در جهان موشکِ ضعیفِ حقیر
میشود مایۀ خلاصی شیر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: داستان درباره شیری است که در بیشه خوابیده و موشی بازیگوش خوابش را خراب میکند. شیر به خاطر آزار موش قصد دارد او را زیر پنجه له کند، اما موش به او التماس میکند و از او عذرخواهی میکند. شیر از او میگذرد و موش را رها میکند.
چند روز بعد شیر در دام صیادی گرفتار میشود، و موش برای نجات او برمیخیزد و با دندان بندها را میجود و شیر را نجات میدهد.
داستان به درسهایی از قبیل لزوم احتیاط در ستیزه با قویتر از خود، اهمیت عفو، قدرشناسی از نیکیها، و احترام به حتی افراد ضعیف اشاره میکند. در نهایت، موش کوچک به عنوان ناجی شیر بزرگ ظاهر میشود و نشان میدهد که حتی افراد حقیر نیز میتوانند مورد استفاده و کمک واقع شوند.
هوش مصنوعی: در جنگل، شیری خواب بود که ناگهان موشکی او را بیدار کرد و خوابش را به هم زد.
هوش مصنوعی: او آنقدر دور و بر شیر بازی کرده که در ذهنش سوارکاری میکند.
هوش مصنوعی: ماجرای شیر به قدری خطرناک و پرتنش است که گاهی آن را رها میکند و گاهی دوباره به شکارش برمیگردد.
هوش مصنوعی: زمانی که کسی از خواب بیدار میشود، همچون شیر قدرتمند و تغییرپذیر میگردد؛ ناپسند و بدرفتار مانند موش نیست.
هوش مصنوعی: به محض اینکه دستش را دراز کرد تا موش را بگیرد، خود به دام موش بازیگوش افتاد.
هوش مصنوعی: میخواست او را زیر پا له کند، اما او را به هوا برد و بر زمین کوفت.
هوش مصنوعی: گفت: ای موش نازک و لوس، تو با دُم شیر میخواهی بازی کنی؟
هوش مصنوعی: موش نگران و ترسیده شد، به گریه افتاد و از روی ناچاری از دیگران کمک خواست.
هوش مصنوعی: تو پادشاه جنگلها هستی و من مثل موشی هستم که در مقابل تو هیچ ارزش و قدرتی ندارم.
هوش مصنوعی: شیر باید با شیر نبرد کند و موش هم باید از دست گربه بترسد.
هوش مصنوعی: تو بزرگ و محترمی و من اشتباهات زیادی دارم، اما از تو انتظار دارم که مرا ببخشی.
هوش مصنوعی: شیر با نرمی و رحمت از این ناله و لابه، موش را رها کرد و پنجهاش را باز کرد.
هوش مصنوعی: به طور تصادفی، چند روز دیگر، این مشکل برای شیر پیش آمد.
هوش مصنوعی: یک شکارچی برای به دام انداختن گرگ، در همان محدودهای که آن را میگشت، دامش را گذاشت.
هوش مصنوعی: در اینجا میتوان گفت که دام صیاد به جای اینکه گرگ را بگیرد، شیر را به دام انداخته است. این تغییر از شیر به گرگ نشاندهنده این است که او با چالشی بزرگتر از آنچه پیشبینی کرده بود روبرو شده است.
هوش مصنوعی: موش به محض اینکه متوجه شد وضعیت شیر چگونه است، سریعاً برای نجات او حرکت کرد.
هوش مصنوعی: با دندان خود سعی میکند که بندها را بگشاید تا بتواند شیر را از آنجا بیرون بیاورد و جانش را نجات دهد.
هوش مصنوعی: این داستان که شیرینتر از قند است، حاوی چندین نکته آموزنده است.
هوش مصنوعی: اگر قدرتی مثل قوی دارید، نباید با دیگران که قویتر از خودتان هستند، درگیر شوید.
هوش مصنوعی: بخشایش وForgiveness در برابر اشتباهات دیگران کار خوبی است و از کرامت بزرگان به شمار میآید که بتوانند از خطاهای دیگران بگذرند.
هوش مصنوعی: سوم اینکه باید همواره نسبت به خوبیها شکرگزار و قدردان باشیم.
هوش مصنوعی: در نهایت، هر فردی که عمل خوبی یا بدی انجام دهد، در واقع نتیجه آن عمل به خودش بازمیگردد؛ اگر کار نیکی کند، خودش بهرهمند میشود و اگر کار زشتی انجام دهد، خود را متضرر میسازد.
هوش مصنوعی: پنجم اینکه، انسانها را دست کم نگیر زیرا گاهی اوقات از آنچه که به نظر کوچک و حقیر میرسند، سودهای بزرگی حاصل میشود.
هوش مصنوعی: وقتی شیر موش را آزاد کرد، خود نیز از چنگال شکارچی رها شد.
هوش مصنوعی: در این جهان، یک موجود کوچک و بیاهمیت میتواند نجاتدهندهای برای موجود بزرگ و قوی باشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون بیامد بوعده بر سامند
آن کنیزک سبک زبام بلند
برسن سوی او فرود آمد
گفتی از جنبشش درود آمد
جان سامند را بلوس گرفت
[...]
چیست آن کاتشش زدوده چو آب
چو گهر روشن و چو لؤلؤ ناب
نیست سیماب و آب و هست درو
صفوت آب و گونه سیماب
نه سطرلاب و خوبی و زشتی
[...]
ثقة الملک خاص و خازن شاه
خواجه طاهر علیک عین الله
به قدوم عزیز لوهاور
مصر کرد و ز مصر بیش به جاه
نور او نور یوسف چاهی است
[...]
ابتدای سخن به نام خداست
آنکه بیمثل و شبه و بیهمتاست
خالق الخلق و باعث الاموات
عالم الغیب سامع الاصوات
ذات بیچونش را بدایت نیست
[...]
الترصیع مع التجنیس
تجنیس تام
تجنیس تاقص
تجنیس الزاید و المزید
تجنیس المرکب
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.