سلام من سوی آن شاه سرفراز برید
پیام من بر آن ماه دلنواز برید
بنازنین جهانی نیازمندی ما
از این شکسته مهجور پر نیاز برید
ببارگاه سلاطین پناه معشوقی
حقیرمندی و مسکینی و نیاز برید
از این ستمکش محروم از آن حریم حرم
حکایتی بسوی محرمان راز برید
حدیث مختصری چون دهان او گوئید
نه همچو غصه من قصه دراز برید
چو عقل بر محک عشق کم عیار آمد
درون بوته دردش پی گداز برید
ز روی بنده نوازی حدیث درد حسین
بخاک درگه آن شاه سرفراز برید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.