گنجور

 
 
 
حمیدالدین بلخی

تابان زمیان دود چون ماه ز میغ

دانی که بود حور بدینکار دریغ

خاقانی

برداشت فلک به خون خاقانی تیغ

تا ماه مرا کرد نهان اندر میغ

دی بوسه زدم بر آن لب نوش آمیغ

امروز که بر خاک زنم وای دریغ

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از خاقانی
باباافضل کاشانی

زین تابش آفتاب و تاریکی میغ

زین بیهده زندگانی مرگ آمیغ

با خویشتن آی تا نباشی باری

نه بوده به افسوس و نه رفته به دریغ

ظهیری سمرقندی

و الله که اگر شوی چو ماه اندر میغ

کس باز نداردم ز روی تو به تیغ

سعدی

گر خود همه عالم بگشایی تو به تیغ

چه سود که باز می‌گذاری به دریغ؟

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه