رندی و برناپیشهای میر مغان را میرسد
از تن نیاید ھیچ کار این شیوه جان را می رسد
در بینوایی عاشقی رندان خوشدل را رسد
با فقر دایم تازگی سرو جوان را میرسد
در عشق جانان یافت جان از گوهر معنی نشان
بخشیده خورشید دان لعلی که کان را میرسد
از عشق در صاحب نظر بینم نه در خامان اثر
دل دارد از معنی خبر دعوی زبان را میرسد
خورشید را گو دم مزن بنشین به جای خویشتن
در ملک جانان سلطنت جان جهان را میرسد
وقت سحر اوصاف گل از لهجه بلبل شنو
کافسانۀ شیرین لبان شیرین زبان را میرسد
دایم حدیث دلبران گوید همام مهربان
کاین گفت و گوی شاهدان شیرین لبان را میرسد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.