گفت از برای چیدن گل در چمن شدی
از مات شرم باد که پیمانشکن شدی
آخر نسیم گل اثر بوی ما نداشت
تا در چمن به بوی که بی خویشتن شدی
گل را چه نسبت است به روی نکوی من
تا باشدت بهانه که بر بوی من شدی
غافل شدی مگر ز سر زلف و عارضم
کآشفته بر بنفشه و برگ سمن شدی
از چشم تو خیال سهی سرو من برفت
تا فتنه بر شمایل هر نارون شدی
یعقوب وار بیدل و بیدیده گشتهای
یوسف ندیدهای که بی پیرهن شدی
جاد در تن بنفشه هم از بوی زلف ماست
جان را به جا گذاشتی و سوی تن شدی
گفتی که گل به رنگ چو روی بت من است
در حسن ما بگو که چرا طعنه زن شدی
گل کیست سرو چیست که باشد بنفشه نیز
شرمت نبود تا به کدام انجمن شدی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
replyپاسخگویی به این حاشیه flagگزارش حاشیهٔ نامناسب linkرونوشت نشانی حاشیه
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.