ماه رویا دوش عزم جام و ساغر کردهای
خواب دوشین در کنار یار دیگر کردهای
دشمنم را تا سحرگه شمع مجلس بودهای
وز فروغ چهره ایوانش منور کردهای
حلقههای زلف را یک یک زهم بگشودهای
بزم را از نکهت عنبر معنبر کردهای
تا نگردد همدمت از تلخی می ترشروی
زان لب شیرین دهانش پر ز شکّر کردهای
دوستان را بر سر می هر کسی یاد آورد
دوش گویی با حریفان یاد چاکر کردهای
نرگست امروز با رویت گواهی میدهد
کانچه میگویم شب دوش ای سمنبر کردهای
از همام احوال دوشین را نمییاری نهفت
کودکی این شیوه پندارم که کمتر کردهای
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
replyپاسخگویی به این حاشیه flagگزارش حاشیهٔ نامناسب linkرونوشت نشانی حاشیه
replyپاسخگویی به این حاشیه flagگزارش حاشیهٔ نامناسب linkرونوشت نشانی حاشیه
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.