شمس و قمر ز پرتو رای محمدست
دنیا و آخرت ز برای محمدست
در شهر اندرون که درو جز خدای نیست
دل خانه ی حق است که جای محمدست
خورشید آسمان که جهان غرق نور اوست
یک ذره روشنی ز صفای محمدست
تا دیده ام لقای محمد بسان نور
در دیده ام همیشه لقای محمدست
در درج سینه گوهر ایمان نهاده ام
وین نیز هم ز بحر عطای محمدست
هر روز آفتاب که عام است فیض او
سرگشته در فلک به هوای محمدست
اول به راه شرع قدم نه که روز حشر
باشد رضای حق چو رضای محمدست
در حشر با سلوک رسولان برابرست
اعمال امتی که سزای محمدست
حیدر که در دهن شکر نعت مینهد
چون طوطیی ز بهر ثنای محمدست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.