یار، هر چند که رعنا و سهی قد باشد
گر بعشاق نکویی بکند بد باشد
مقصد اهل نظر خاک در تست، بلی
چون تو مقصود شوی کوی تو مقصد باشد
آنکه در حسن بود یکصد خوبان جهان
حسن خلقی اگرش هست یکی صد باشد
الف قد تو پیش همه مقبول افتاد
این نه حرفیست که بروی قلم رد باشد
موی ژولیده من بین و وفا کن، ور نه
سبزه بینی که مرا بر سر مرقد باشد
گفتمش: دل بخم زلف تو در قید بماند
گفت: دیوانه همان به که مقید باشد
حد کس نیست، هلالی، که شود همره ما
زانکه این مرحله را محنت بی حد باشد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به زیبایی و عشق اشاره میکند. او میگوید اگرچه محبوبش زیبا و بلندقد است، اما اگر به عشقورزی با او نپردازد، خوب نیست. او معتقد است که هدف و مقصود اهل نظر تنها خاک و زمین نیست و وقتی محبوب واقعی پیدا شود، همه چیز به او تعلق میگیرد. شاعر همچنین به ویژگیهای حسن و اخلاق اشاره کرده و میگوید که اگرچه زیباییهای بسیاری در جهان وجود دارد، اما در دل خود یک ویژگی خاص را میطلبد. در نهایت، شاعر به قید و بند عشق و وابستگی به محبوب اشاره میکند و میگوید که دیوانگی در عشق بهتر از آزادی است و راهی که در عشق طی میشود، پر از رنج و مشقت است.
هوش مصنوعی: دوست، هر چقدر هم زیبا و قدبلند باشد، گرچه به عاشقان نیکی کند، باز هم کار خوبی نیست.
هوش مصنوعی: اهل دقت و اندیشه به خاک و زمین تو توجه دارند؛ آری، وقتی تو به هدف برسیک، راه و مسیر تو نیز به مقصد تبدیل میشود.
هوش مصنوعی: کسی که در زیبایی و نیکی از صدها آدم خوب برتر است، اگرچه فقط یک ویژگی از خوشخلقیش را داشته باشد، باز هم از همه آن صد نفر بهتر و کمنظیرتر خواهد بود.
هوش مصنوعی: این حرف که تو به خاطر قد زیبایت در نظر همه مورد توجه قرار گرفتهای، موضوعی نیست که بتوان به سادگی از کنارش گذشت و بیاعتنا بود.
هوش مصنوعی: به موهای نامرتب من نگاه کن و به من وفادار باش، وگرنه سبزهای را میبینی که بر روی قبر من قرار دارد.
هوش مصنوعی: به او گفتم: دل من به زلف تو گرفتار شده است. او پاسخ داد: دیوانه همان بهتر که گرفتار باشد.
هوش مصنوعی: هیچ کس نیست که در این مسیر دشوار و پرچالش بتواند همراهمان باشد، زیرا این مرحله سرشار از سختیها و مشکلات بیپایان است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای خردمند چو روزی ز جهان خواهی رفت
مدت عمر تو گر پنجه و گر صد باشد
بگمانی که مگر زان شودت حال نکو
نکنی آنچه بر اهل خرد بد باشد
کز همه خلق جهان سیرت بد نا خوبست
[...]
هر که شهوت بکشد روح مجرد باشد
وانکه دیوانه شود سالک سرمد باشد
آن دل آئینه حق است که از هر دو جهان
همچو خورشید فلک روشن و بی بد باشد
هر که دیوانه و عاشق بدر دوست نرفت
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.