حزین لاهیجی » رباعیات » شمارهٔ ۲۲۰ آن راحت جان و دل شیدایی من گویا ز خدا خواست جگر خایی من شب های غمت نگفت چون می گذرد یک روز نکرد یاد تنهایی من
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این ابیات شاعر از عشق و شیدایی خود صحبت میکند و به نظر میرسد که این احساسات نتیجه اراده خداوند هستند. او به غم شبهای عاشقانهاش اشاره میکند و میگوید که هیچکس در مورد گذر زمان و تنهایی او سخن نگفته است.
هوش مصنوعی: آن کسی که مایهی آرامش و شادی روح و دل شیدای من است، به نظر میرسد که از طرف خداوند خواسته شده است تا جگر من را به درد آورد.
هوش مصنوعی: شبهایی که به خاطر غم تو سپری میشود، به من نمیگوید چطور میگذرد و هیچگاه هم خاطره تنهاییام را در ذهنش ندارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای وصف تو سرمایۀ گویایی من
مشغولی تو لگام خود رایی من
تا خاک سر کوی تو شد قبلۀ دل
یک خانه شد اندیشۀ هر جایی من
شد شهره شهر بادهپیمایی من
مستم من و عالمی تماشایی من
با هم ز ملامتم نمیپردازند
شد پرده عیب خلق، رسوایی من
یاران عزیز و نور بینایی من
رفتند چو هوش از سر سودایی من
رفتند و گذاشتند با بی کسیم
اندیشه نکردند ز تنهایی من
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.