گنجور

 
حزین لاهیجی

سامان پریشان دلی اندوخته دارم

زان طرّه که بر دوش و بر انداخته دارد

دوزخ به دل، از ناله برافروخته دارم

زان شعلهٔ قامت، که برافراخته دارد