چو فرهاد ار به تیغ بیستون مردانه آویزی
ز بی تابی، به برق تیشه، چون پروانه آویزی
به جانبازی اگر چون کوهکن، شیرین شود کامت
به شیرینی جان خویش،کی طفلانه آویزی؟
سبک روحانه از خویشت برد گر نالهٔ بلبل
چو بوی گل، به دامان صبا، مستانه آویزی
کنشت و کعبه را قندیل و ناقوس از رواق افتد
دلم را گر به طاق ابروی بتخانه آویزی
برون آر از شمار پاره های دل سری چون من
چرا زاهد به گردن سبحهٔ صد دانه آویزی؟
درین ره گر می روشن، چراغت پیش پا دارد
عصا بگذاری و در لغزش مستانه آویزی
به نقد جان خریدارند درد عشق را مردان
به درمان تا به کی، بی درد! نامردانه آویزی؟
دل بی درد اگر خواهی، خروش ناله ام بشنو
چو غفلت پیشگان تا کی به هر افسانه آویزی؟
وصیت با تو ای پیر خرابات مغان دارم
پس از من خرقه ام را بر در میخانه آویزی
مکافاتی ندارد دشمنی از دوستی بهتر
تو بی پروا چرا با دوستان خصمانه آویزی؟
اگر دانی چه مقدار از غم هجران پریشانم
به آل زلف، این دل صد چاک را، چون شانه آویزی
ز ناز از چشم شوخت گر نیفتد اشک غلتانم
چو من بر تار مژگان خود، این دردانه آویزی
به یادت آید آیا دست دورافتادهٔ عاشق
به دامان خود، آن روزی که بی تابانه آویزی؟
به میدانی که گردد جلوهٔ نازت شکارافکن
سر خورشید بر فتراک، بی باکانه آویزی
دلم شوریدهٔ زلف پریشان است، می باید
که این زنجیر را، برگردن دیوانه آویزی
اگر بینی حزین امشب، که در ساغر چه می دارم
گذاری سبحه را از دست و در پیمانه آویزی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و تمایلات عاشقانه است که با تصاویری زیبا و شاعرانه بیان شده است. شاعر به عشق و دلبستگیاش اشاره میکند و به حالتهای مختلف احساسی خود فکر میکند. او به سختیهای عشق و دردهای ناشی از جدایی اشاره میکند و در عین حال از زیباییها و خوشیهای عشق نیز سخن میگوید. همچنین، او به روابط انسانی و دوستیها و دشمنیها توجه دارد و از زاهدان و مغان میخواهد که به حسرتهای عاشقانهاش گوش دهند. این شعر به تصویر کشیدن درگیریهای درونی عاشق و کنشهای عاطفی او میپردازد و در نهایت پیشنهاد میکند که خرقهاش را بر در میخانه بیاویزید تا نشانهای از زندگی عاشقانهاش باشد.
هوش مصنوعی: اگر فرهاد، مانند یک مرد شجاع، به تیغهی کوه بیستون بیوفته و از شدت بیتابی خود را به خطر بیندازد، با درخشش تیشهاش همچون پروانهای که به نور جذب میشود، به آن پیوند میخورد.
هوش مصنوعی: اگر مانند کوهکن با شجاعت و اراده برخورد کنی و از جان خود برای رسیدن به شیرینی زندگی مایه بگذاری، دیگر چرا باید به طور کودکانه به چیزهای سطحی و بیارزش وابسته باشی؟
هوش مصنوعی: اگر نالهٔ بلبل مانند بوی گل به گوش تو برسد و تو را به وجد آورد، باید از خودت و دنیای مادی رهایی یابی و در این حال سر به دامان نسیم صبح بیفکنی.
هوش مصنوعی: اگر چراغ و ناقوس در مکانهای مقدس بیافتد، دل من اگر به زیبایی ابروی معشوق آویزان باشد، خوشحال میشود.
هوش مصنوعی: دل خود را از درونت بیرون بیاور و دلی مثل من به نمایش بگذار. چرا ای زاهد، بر گردن خود دانههای تسبیح را آویختهای؟
هوش مصنوعی: در این مسیر اگر میخواهی روشنایی داشته باشی، چراغی را در جلوی خود روشن کن. سپس میتوانی عصای خود را زمین بگذاری و با خیال راحت و بدون نگرانی حرکت کنی.
هوش مصنوعی: مردان عاشق، به بهای جان خود، درد عشق را خریداری میکنند تا درمان یابند. اما تو که بیدردی، چرا به این درد آویختهای؟
هوش مصنوعی: اگر میخواهی دل بیدردی داشته باشی، به نالهها و فریادهای من گوش کن. این نالهها نشانه غفلت و بیخبری کسانی است که هنوز در خواب غفلت هستند و نمیدانند چه زمانی باید از هر افسانه و خیال بیپایه خود دست بکشند.
هوش مصنوعی: من از تو، ای پیر مغان، خواستهای دارم؛ بعد از من، ردایم را بر در میخانه آویزان کن.
هوش مصنوعی: دشمنی هیچ پاداشی ندارد و از دوستی بهتر است. پس چرا با دوستان به طور خصمانه برخورد میکنی، در حالی که باید بدون ترس رفتار کنی؟
هوش مصنوعی: اگر بدانی چقدر به خاطر جدایی و دوری از تو ناراحتم و چطور دل شکستهام را مانند شانهای آویزان به موهایت میبینم، درک بهتری از حال و روزم خواهی داشت.
هوش مصنوعی: اگر از زیبایی و ناز چشمان تو اشک از چشمم نریزد، همچنانکه من بر روی مژههای خود، این گوهر گرانبها را آویزان کردهام.
هوش مصنوعی: آیا یادت هست که روزهایی که بیتابی میکردم، چطور به دنبالت آمده و دست دراز میکردم؟
هوش مصنوعی: به مکانی برو که زیباییهایت نظر را جلب کند و در آنجا، مانند شکارچی، بیپروا به خود آویزان باش.
هوش مصنوعی: دل من به خاطر زیبایی و بینظمی موهای او مضطرب و آشفته است. باید که این زنجیر را به گردن دیوانهای بیاویزم.
هوش مصنوعی: اگر امشب حالتی غمگین دارم، به این دلیل است که در جام شراب چه چیزی دارم. پس به خودت بگو که تسبیح را از دستم بیرون بینداز و در جام بیاویز.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چه در طول امل از حرص بی باکانه آویزی؟
به این زلف پریشان هر نفس چون شانه آویزی
به روی آتشین عشق صلح از لاله رویان کن
به شمعی هر زمان تا چند چون پروانه آویزی؟
گرفتاری غذای روح باشد مرغ زیرک را
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.