چون خود اگر عشوه گری داشتی
از دل زارم، خبری داشتی
پا به سر من ننهادی به ناز
گر ز من افتاده تری داشتی
مفت نرفتی زکفم زلف تو
گر شب بختم سحری داشتی
عمر به هجرت گذراندم، تمام
کاش به خاکم گذری داشتی
زخمی مژگان تو می شد، چو ما
گر دل زاهد، جگری داشتی
به شدی از لعل مسیحای تو
دردم اگر چاره گری داشتی
حنظل حرمان نشدی قسمتم
نخل وفاگر ثمری داشتی
قدر دل ما نشدی کم ز خاک
رحم به دل گر قدری داشتی
دیده نمی بود اگر باد دست
هر رگ مژگان، گهری داشتی
خوار نگشتی رگ ریحان، اگر
غالیه از خاک دری داشتی
داد دلم دادی، اگر یار هم
دلبر بیدادگری داشتی
کار، شدی بر دل دیوانه، تنگ
سینه اگر بام و دری داشتی
فصل چمن، غنچه نمی بود دل
در کف اگر مشت زری داشتی
سینه شدی جون جرس افغانکده
مرگ دل ار نوحه گری داشتی
ای دل افسرده، چه شد شورشت
آه قیامت اثری داشتی
مطلب پروانه، روا شد حزین
کاش تو هم بال و پری داشتی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به احساسات و دردهای خود اشاره میکند و از معشوقهاش میخواهد که اگر عشق و محبت را در دل داشت، به او توجه کند. او به فقدان عشق و غم ناشی از جدایی تاکید میکند و آرزو میکند که ای کاش محبوبش به یاد او بود و به دل زار او رحم میکرد. شاعر به زیبایی و تاثیرگذاری نگاه معشوقه اشاره دارد و از او میخواهد که اگر به او عشق میورزید، زندگیاش متفاوت میشد. در نهایت، شاعر از سرنوشت و قسمت خود شکایت کرده و آرزوی پرواز و آزادی دارد.
هوش مصنوعی: اگر تو هم کمی عشوه و ناز داشتی، احتمالاً از حال و روز دل پراحساسم باخبر بودی.
هوش مصنوعی: اگر به راحتی پای خود را بر روی سر من نگذاشتی، به دلیل این است که اگر من در وضعیت نازکشی و ضعف بودم، تو این کار را نمیکردی.
هوش مصنوعی: اگر زلف تو نبود، من بدون دلیل و بیهدف نمیرفتم. اگر شب من خوش بود، تو هم باید بامدادی داشته باشی تا به من نرنجی.
هوش مصنوعی: زندگیام را در دوری و هجرت سپری کردم، ای کاش لحظهای به یاد من بودی و سراغی از من میگرفتی.
هوش مصنوعی: هرگاه مژگان تو بر دلم اثر بگذارد، اگر دل زاهدی داشتید، مانند ما درد و رنجی را احساس میکردید.
هوش مصنوعی: اگر درد من به شدت لعل و زیبایی تو باشد، پس اگر تو درمانگری داشتی، من درد و رنجی احساس نمیکردم.
هوش مصنوعی: حسرت و محرومیتم به خودم مربوط نیست؛ اگر تو برای زندگی من مانند نخل ثمری داشتی، حال و روزم بهتر میشد.
هوش مصنوعی: به ارزش دل ما تفاوتی با خاک نگذاری، اگر ذرهای رحم به دل داشتی، ارزشش را درک میکردی.
هوش مصنوعی: اگر باد، دست به هر رگ مژگان نداشته باشد، چشمی هم نمیبود و تو هم گوهر درون نمیتوانستی داشته باشی.
هوش مصنوعی: اگر در خاکی زندگی میکنی که بوی خوش دارد، ارزش تو کم نمیشود، حتی اگر در این خاک نعمتهای زیادی نباشد.
هوش مصنوعی: اگر دل من را به تو دادهام، باید بدانی که اگر یار تو هم بیرحم و ستمگر باشد، من همچنان از این کار نادم نخواهم بود.
هوش مصنوعی: اگر دل دیوانهام در تنگی و فشار است، دلیلش این است که اگر تو بام و دری داشتی، میتوانستی از آن خارج شوی.
هوش مصنوعی: اگر دل تو در دستانت شکوفهای نداشته باشد، فصل بهار هم نیست؛ حتی اگر در دستت مشتری از طلا داشته باشی.
هوش مصنوعی: سینهات مانند زنگیست که در مرگ دل ناله میکند، اگر دلی برای سوگواری داشتی.
هوش مصنوعی: ای دل غمگین، چه شده است که دیگر شور و شوقی نداری؟ آیا دیگر صدای غمانگیز تو تأثیری ندارد؟
هوش مصنوعی: حسرت پروانه به حق رسید، ای کاش تو نیز بال و پری میداشتی تا به آزادی پرواز کنی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
با من اگر خواجه سری داشتی
هر سر مویم هنری داشتی
بر تو شدی سر اناالحق عیان
گر ز حقیقت خبری داشتی
غرق شدی ساکن بیت الحزن
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.