شمارهٔ ۸۷۸
ز عاشق شکوه ای جز مهر ورزیدن نمی دانی
عبث رنجیده ای، اسباب رنجیدن نمی دانی
از آن، لب زیر دندان ندامت داری، ای عاقل
که چون دیوانگان، زنجیر خاییدن نمی دانی
گل داغی ز باغ زندگانی نیست در دستت
تهی کف می روی زاهد،که گل چیدن نمی دانی
نخوردی خون دل ای صوفی و در رقص طاماتی
چه مستی می کنی، چون باده نوشیدن نمی دانی؟
حزین اکنون نواسنج گلستان شد، تو ای بلبل
نفس را درگلو بشکن که نالیدن نمی دانی
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم) | 🔍 شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...