گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
حزین لاهیجی

به دستم داده دستی، برده در خونم فرو، دستی

به چاک سینه دارد غمزه دستی، در رفو دستی

خوشا عهدی که با کوتاه دستان، لطفها بودش

حمایل داشتم در گردن آن تندخو دستی

کدامین دست، خالی داشتم تا سبحه گردانم؟

که دستی رهن ساغر بود و در دست سبو دستی

دل مجروح را، شور قیامت در گریبان کن

سرت گردم، بکش گاهی، به زلف مشکبو دستی

سراپا ناز من، از تربتم دامنکشان مگذر

مبادا غافل از خاکم، برآرد آرزو دستی

زکم ظرفی به یک ساغر، خمارم نشکند چون گل

بود در خم مرا پیوسته دستی، در کدو دستی

کفم را در دعا، وصل تمنّا مدعا نبود

حزین از شرم عصیان، می گذارم پیش رو دستی

 
 
 

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه

رفیق اصفهانی

برد از دست دلها آورد چون پیش رو دستی

ندارد هیچ کس در بردن دلها چو او دستی

دل و جان نالد و بالد به مسجد شیخ و زاهد را

چو مالد ماه من بر ساعد از بهر وضو دستی

کسی کو شد چو من از دست یاری سینه چاک او را

[...]