گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
حزین لاهیجی

منت نکشد همّتم از دست دعایی

زد غیرت من هر دو جهان را سرپایی

غم پرده در و صبر ز ما گوشه گرفته ست

ای مطرب کوته نفس آواز رسایی

گر زیر فلک تنگ شود دامن دل هست

از دل نفسی تا بکشم نیست فضایی

با عشق چه پاید خس و خاشاک وجودم؟

این شعله مبادا که کند نشو و نمایی

خوش خرقه ی سالوس به ما تنگ گرفته ست

ای چاک گریبان دل، امروز کجایی؟

در کوی تو چون شعله که از طور کشد سر

از نالهٔ عشّاق بلند است نوایی

داده ست غمت رخصت شبگیر به آهم

شاید رسد این قاصد بی درد به جایی

خود کیست حزین تا که ازو رنجه کنی دل؟

دریوزه پرست نگهی، عشوه گدایی

 
 
 
فانوس خیال: گنجور با قلموی هوش مصنوعی
رودکی

دل تنگ مدار، ای ملک، از کار خدایی

آرام و طرب رامده از طبع جدایی

صد بار فتادست چنین هر ملکی را

آخر برسیدند به هر کام روایی

آن کس که ترا دید و ترا بیند در جنگ

[...]

ناصرخسرو

ای خواجه، تو را در دل اگر هست صفائی

بر هستی آن چونکه تو را نیست ضیائی؟

ور باطنت از نور یقین هست منور

بر ظاهر آن چونکه تو را نیست گوائی؟

آری چو بود ظاهر تحقیق، ز تلبیس

[...]

منوچهری

ای ترک من امروز نگویی به کجایی

تا کس نفرستیم و نخوانیم نیایی

آنکس که نباید بر ما زودتر آید

تو دیرتر آیی به بر ما که ببایی

آن روز که من شیفته‌تر باشم برتو

[...]

مسعود سعد سلمان

تا تو ز من ای لعبت فرخار جدایی

رفت از دل من خسته همه کام روایی

هر روز مرا انده هجران چه نمایی

هر روز به من برغم عشقت چه فزایی

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از مسعود سعد سلمان
سنایی

ای کرده دلم سوختهٔ درد جدایی

از محنت تو نیست مرا روی رهایی

معذوری اگر یاد همی نایدت از ما

زیرا که نداری خبر از درد جدایی

در فرقت تو عمر عزیزم به سر آمد

[...]

مشاهدهٔ ۶ مورد هم آهنگ دیگر از سنایی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه