گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
حزین لاهیجی

اگر از دیده ابنای زمان مستوری

خوش بیاسای که از جمله بلاها دوری

در شبستان فنا شمع تجلیت کجاست؟

تو هم ای بی سر و پا، موسی جان را طوری

نشکنی تا بُت هستی، ظفری نیست تو را

گر برآیی به سر دار فنا منصوری

چون سلیمان اگر امّید سلامت داری

پای آهسته نه اینجا که نرنجد موری

یکروش نیست جهان گذران ای غافل

خاک ره گردی، اگر تاج سر فغفوری

دم گرمم به تو افسرده درون در نگرفت

زاهد از حق مگذر، سردتر از کافوری

نتوان بی می و مطرب ز جهان کام گرفت

خویش در میکده انداز اگر مخموری

خرقه زهد به مسجد نه و مستانه برآ

در پس پرده پندار چرا مستوری؟

دم عیساست نوای دم جان بخش حزین

خوش طبیبی ست درین کوچه، اگر رنجوری

 
 
 

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه

خواجه عبدالله انصاری

گر بصورت ملکی یا بلطافت حوری

تا به معنی نرسی از همه دلها دوری

حسن خلقست که از خلق بماند جاوید

حسن ده روزه چه باشد که برومغروری

حکیم نزاری

ای که غایب نیی از خاطر اگر مهجوری

پرده بردار ز رخ تا کی از این مستوری

ما نه آنیم که شایسته قُربت باشیم

گر گدا را به حرم ره ندهی معذوری

حکم حکمِ تو اگر زنده کنی ار بکشی

[...]

سیف فرغانی

دلبرا حسن رخت می ندهد دستوری

که بهم جمع شود عاشقی و مستوری

آمدن نزد تو بختم ننماید یاری

رفتن از کوی تو عشقم ندهد دستوری

ترک رویی تو وبی هندوی خال سیهت

[...]

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از سیف فرغانی
جامی

هر که گوید که به آن جان جهان نزدیکم

باشد آن دعوی نزدیکی او از دوری

وان که گوید که ازو دورم، آن دوری او

هست در پرتو نزدیکی او مستوری

ملا احمد نراقی

ای که چندین به هنرمندی خود مغروری

وای اگر بر تو گذارند دمی کار تو را