اگر از دیده ابنای زمان مستوری
خوش بیاسای که از جمله بلاها دوری
در شبستان فنا شمع تجلیت کجاست؟
تو هم ای بی سر و پا، موسی جان را طوری
نشکنی تا بُت هستی، ظفری نیست تو را
گر برآیی به سر دار فنا منصوری
چون سلیمان اگر امّید سلامت داری
پای آهسته نه اینجا که نرنجد موری
یکروش نیست جهان گذران ای غافل
خاک ره گردی، اگر تاج سر فغفوری
دم گرمم به تو افسرده درون در نگرفت
زاهد از حق مگذر، سردتر از کافوری
نتوان بی می و مطرب ز جهان کام گرفت
خویش در میکده انداز اگر مخموری
خرقه زهد به مسجد نه و مستانه برآ
در پس پرده پندار چرا مستوری؟
دم عیساست نوای دم جان بخش حزین
خوش طبیبی ست درین کوچه، اگر رنجوری
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به موضوعات انسانی و دنیوی میپردازد و به مسائلی چون فنا، روحانیت و حقیقت زندگی اشاره میکند. او از دوری از بلاها سخن میگوید و به جستجوی حقیقت و نور در شبستان فنا دعوت میکند. با استفاده از تمثیلهایی چون موسی و سلیمان، شاعر بیپروایی و هوشیاری را در مواجهه با چالشها توصیه میکند. همچنین، او به زهدگرایی انتقاد کرده و تأکید میکند که برای خوشبختی و دستیابی به کام و آرامش، باید از می و هنر بهره برد. در نهایت، او پردهپوشی را کنار زده و بر لزوم شناخت واقعیات زندگی تأکید میکند.
هوش مصنوعی: اگر در میان مردم زمان ناشناس بمانی و خود را از نظر آنها دور نگهداری، میتوانی از بسیاری از مشکلات و سختیها دور بمانی و زندگی آرامتری داشته باشی.
هوش مصنوعی: در مکان نابودی، نور حقیقت کجاست؟ تو هم ای بیهدف و بیخبر، مثل موسی باید به روش خاصی عمل کنی.
هوش مصنوعی: اگر تو نتوانی خود را بشکنی و از خودخواهی و Ego رها نشوی، هیچ پیروزی نخواهی داشت. حتی اگر به اوج برسید و در مقام بزرگی قرار بگیری، در نهایت با فنا و مرگ روبرو خواهی شد.
هوش مصنوعی: اگر میخواهی همچون سلیمان در سلامت باشی، باید با احتیاط و دقت قدم برداری تا کسی یا چیزی آزرده نشود.
هوش مصنوعی: زندگی تنها به یک راه محدود نیست، ای بیخبر! اگر در مسیر دنیا گام بگذاری، همچون خاکی در کنار راه میمانی، حتی اگر تاجی بر سر داشته باشی که به نظر با ارزش باشد.
هوش مصنوعی: گرمای نفس من باعث افسردگی درون تو شده و دور از تو زاهد، از حقیقت چشم پوشیده است؛ زیرا تو سردتر از کافور هستی.
هوش مصنوعی: برای به دست آوردن شادی و لذت از زندگی، بدون نوشیدن شراب و گوش دادن به موسیقی نمیتوان چیزی کسب کرد. اگر افسرده هستی، خودت را در فضای خوشایند میکده رها کن.
هوش مصنوعی: پوشش زهد را به مسجد ببر و با حالتی شاد و مستانه بیرون بیا؛ پس چرا در پس پرده افکار خود، پنهان هستی؟
هوش مصنوعی: صدای عیسی جانبخش است و مانند طبیب حاذق در این کوچه، اگر کسی دردی داشته باشد، میتواند به او کمک کند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مشابهیابی بر اساس وزن و قافیه
گر بصورت ملکی یا بلطافت حوری
تا به معنی نرسی از همه دلها دوری
حسن خلقست که از خلق بماند جاوید
حسن ده روزه چه باشد که برومغروری
ای که غایب نیی از خاطر اگر مهجوری
پرده بردار ز رخ تا کی از این مستوری
ما نه آنیم که شایسته قُربت باشیم
گر گدا را به حرم ره ندهی معذوری
حکم حکمِ تو اگر زنده کنی ار بکشی
[...]
دلبرا حسن رخت می ندهد دستوری
که بهم جمع شود عاشقی و مستوری
آمدن نزد تو بختم ننماید یاری
رفتن از کوی تو عشقم ندهد دستوری
ترک رویی تو وبی هندوی خال سیهت
[...]
هر که گوید که به آن جان جهان نزدیکم
باشد آن دعوی نزدیکی او از دوری
وان که گوید که ازو دورم، آن دوری او
هست در پرتو نزدیکی او مستوری
ای که چندین به هنرمندی خود مغروری
وای اگر بر تو گذارند دمی کار تو را
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.