تنگی از دل نرود تا تو میان نگشایی
مشکل آسان نشود تا تو زبان نگشایی
بی خم زلف مکن مرغ نوآموز مرا
رشته از پای دل بال فشان نگشایی
چاک از آن تیغ نگه تا نکنی سینهٔ ما
در امّید به روی دل و جان نگشایی
دل به اسباب پریشان جهان جمع مکن
فال جمعیت از اوراق خزان نگشایی
بی نیازانه حزین از دو جهان دیده ببند
چشم خواهش به رخ باغ جهان نگشایی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات عاطفی و درونی انسان میپردازد. شاعر اشاره میکند که درد و رنج درونی انسان از دل و احساسات او ناشی میشود و این مشکلات به آسانی حل نمیشوند مگر اینکه زبان به سخن باز کند. او از معشوق میخواهد که از زیباییهای ظاهری او را دچار مشکل نکند و همچنین بر آسیبهای ناشی از نگاهش تأکید دارد. در عین حال، شاعر به عدم نیاز به ظواهر دنیا اشاره میکند و بر این نکته تأکید میکند که نباید دل را به ظواهر این دنیا وابسته کرد. او خواستههای دنیایی را نادیده میگیرد و به باطن و احساسات عمیقتر خود میپردازد.
هوش مصنوعی: دل انسان وقتی تنگ و غمگین است، با باز کردن زبان و بیان احساسات، این تنگی برطرف نمیشود. تنها با برقراری ارتباط و صحبت کردن، میتوان مشکلات را آسانتر کرد.
هوش مصنوعی: ای مرغ نوآموز، زلف بیخم را به پاهایم نپیچان و دل مرا آزاد بگذار تا بتوانم بال بزنم و پرواز کنم.
هوش مصنوعی: تا زمانیکه چاکی از تیغ نگاه تو بر دل ما نیفتاده، به امید آنکه روزی دل و جان ما را بگشایی، سینهمان را نمیزنی.
هوش مصنوعی: به دل خود مشغولیت به چیزهای ناپایدار و بیارزش این دنیا نکن. در میان این جمعیت، به ظاهر زیبای زندگی توجه نکن، چرا که مانند برگهای پاییزی زودگذر و بیدوام هستند.
هوش مصنوعی: با بینیازی و غم، از دو دنیا چشمهایت را ببند، و به جای خواستن، به چهره باغ جهان نگاه نکن.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.