تیغت از فرق مبتلا رفته
از سرم سایه هما رفته
بس که بیگانه مشربان دیدم
از لبم حرف آشنا رفته
رفته بر پیکرم ز گردش چرخ
آنچه بر دانه ز آسیا رفته
از میان رفته ایم تا من و دل
جم و جام جهان نما رفته
طاق ابروی اوست کعبه ما
دل به آن قبلهٔ دعا رفته
نگهم تا به خاک درگه او
به تکاپوی توتیا رفته
مستی افزاست نغمهٔ تو حزین
دل ازین طرز آشنا رفته
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به احساس جدایی و فراق اشاره میکند. او از تأثیرات منفی این جدایی بر زندگیاش میگوید و اینکه همه چیز آشنا و دلنشین از او دور شده است. شاعر به کعبه و قبلهاش که محبوبش است اشاره میکند و از longing (اشتياق) به او صحبت میکند. در نهایت، او از شوق و مستی ناشی از نغمه محبوبش یاد میکند که باعث میشود احساساتی عمیق و غمانگیز در دلش ایجاد شود.
هوش مصنوعی: تیغ تو از فرق سرم رد شده و سایه خوشبختی از فوق سرم رفته است.
هوش مصنوعی: به خاطر دیدن فراوان افرادی که با طرز فکر و رفتار متفاوتی زندگی میکنند، کلماتی که از زبانم خارج شده، به نوعی برایم آشنا نیستند.
هوش مصنوعی: تمامی چیزهایی که بر من گذشته است، مشابه آن چیزی است که بر دانهای درون آسیاب میگذرد.
هوش مصنوعی: ما از دنیا و زندگی خود دور شدهایم تا من و دلام به سوی جاذبههای زیبای جهان و حقیقتهای ناب برویم.
هوش مصنوعی: ابروی او مانند طاق کعبه است و دل ما به آن سو که محل دعا و نیایش است، معطوف شده است.
هوش مصنوعی: چشمانم تا به درگاه او دوخته شده و تلاش من برای جلب توجه او ادامه دارد.
هوش مصنوعی: افزایش مستی ناشی از نغمهٔ تو است و دل غمگین من اکنون با این روش آشنا شده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.