هدف سینه ز من، ناوک مژگان از تو
سخت جانی ز من و سستی پیمان ازتو
کرد روزی که قضا، شادی و غم را قسمت
چشم خونبار ز ما شد، لب خندان از تو
گبر دیرینهٔ عشقم به حرم کارم نیست
دارم آتشکدهای در دل سوزان از تو
سر و سامان نثار تو کدام است مرا؟
در کفم چیست بگو، جان ز تو ایمان از تو
بوبت از غنچه پنهان ندمیده ست ولی
شوری افتاده به مرغان گلستان از تو
تو و مستوری حسن و من و رسوایی عشق
سینهٔ چاک ز من، عشوهٔ پنهان از تو
دل ناقوس فغانت چه خروشید حزین ؟
که خراشید دل گبر و مسلمان از تو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چند پنهان کنم افسانه هجران از تو؟
حال من بر همه پیداست، چه پنهان از تو؟
شمع جمعی و همه سوخته وصل تواند
گنج حسنی و جهانی همه ویران از تو
باری، ای کافر بی رحم، چه در دل داری؟
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.