نگاهی کن به حالم، دل به یغما دادهٔ عشقم
نمیخیزد غبار من ز جا، افتادهٔ عشقم
سر از احوال من عقل گران جان درنمیآرد
سراپای دو عالم گشتم و بر جادهٔ عشقم
رموز معنی از من پرس، افلاطون چه میداند؟
نیم از روستای عقل، شهریزادهٔ عشقم
به اوج سدره پرواز مرا کی سر فرود آید؟
قفسپروردهٔ تن نیستم، آزادهٔ عشقم
ورق باشد به دستم از بیاض صبح روشنتر
که تعلیم سخن دادهست لوح سادهٔ عشقم
به چشم یار ماند مستی دنبالهدار من
که خود ساقیّ و خود پیمانه و خود بادهٔ عشقم
حزین از دل چرا نومید باشم در طلبکاری
که خالی نیستم از جذبهای، بیجادهٔ عشقم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.