زمین و آسمان بیهوده می پیمود آوازم
شکستم نغمه را در سینه و آسود آوازم
نوآموز نواسازی نیم چون قمری و بلبل
زبور عشق می سنجید با داوود، آوازم
پریشان کرده مو، در ماتم خاموشیم مجنون
دماغ آشفتگان را همدم دل بود آوازم
نفس در سینه ام گر نیست، داد از دست دل دارم
که از بیهوده نالی های خود فرسود آوازم
به این افسرده حالی باد دامان زبانم بین
ز مغز دوزخ آشامان برآرد دود آوازم
نشانیده ست دل را غم، به خاک تیره بختی ها
چو میل سرمه می خیزد غبارآلود آوازم
پوشیده دارم ناله خود را ز ناسنجیدگان
گرت گوشی ست اینک زیر لب موجود آوازم
حجاب عشق دارد در شمار دور گردانم
وگرنه می رسد تا منزل مقصود آوازم
مرا از سینه می جوشد خروشی از دل دریا
کجا از بستن لب می شود مسدود آوازم
حزین از ناله ام هر چند بوی درد می آید
اسیران قفس را می کند خشنود آوازم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.