ز بستر تا به کی پهلو پی تسکین بگردانم
خوشا روزی کزین محنت سرا بالین بگردانم
ندارد حاصلی، دیدیم فصل زندگانی را
چوگل تا چند اوراق دل خونین بگردانم؟
در آتش افکنم از باده، کشکول گدایی را
به درها تا به کی این کاسهٔ چوبین بگردانم؟
ز مستوری پریشان خاطرم کو شور رسوایی
که دل در شهر بند طرّهٔ مشکین بگردانم؟
حزین در خرقهٔ سالوس آتش می زنم، تاکی
به امّید خریداران متاع دین بگردانم؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از رنج و درد زندگی صحبت میکند و به بیحاصلی آن اشاره میکند. او مدام در جستجوی آرامش و تسکین است، اما نمیداند تا کی میتواند این تلاش را ادامه دهد. او از بیمعنی بودن زندگی و سختیهای آن گله میکند و به نوعی خواستار شور و هیجان جدیدی است تا بتواند از حال و روز غمانگیز خود رهایی یابد. همچنین او به نقد جامعه و ریاکاری دینداران میپردازد و به این فکر میکند که تا کی باید در این شرایط ادامه دهد و امیدوار باشد که روزی تغییر کند.
هوش مصنوعی: تا کی باید از رختخواب به پهلو دراز بکشم و دنبال آرامش بگردم؟ ای کاش روزی بیاید که از این زندگی پرفراز و نشیب به دور شوم و آرامش یابم.
هوش مصنوعی: زندگی هیچ ثمر و نتیجهای ندارد، پس چرا تا مدتی دیگر، فقط برگههای قلب خونینی را ورق بزنم؟
هوش مصنوعی: من در آتش میریزم از شراب، کاسهی گدایی را به دروازهها، تا کی باید این کاسهی چوبی را بچرخانم؟
هوش مصنوعی: من در حالتی از سردرگمی و پریشانی ذهن هستم و دلم میخواهد شور و شوقی را که ناشی از رسوایی است، تجربه کنم. چطور میتوانم در شهری که دل من در تنگنای مشکل گرهخورده است، موهای زیبا و جذاب کسی را به نمایش بگذارم؟
هوش مصنوعی: من در لباس ریاکارانه، آتش میافروزم؛ تا کی باید به امید کسانی که به دنبال خرید ارزشهای دینی هستند، به این کار ادامه دهم؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.