دایم به تلخ کامی یاران خورم دریغ
بر خوان دهر سفله به مهمان خورم دریغ
مشت استخوان به کام و گلوی هما کنند
ز انعام چرخ؟ بر لب و دندان خورم دریغ
لیلی حرم نشین سیه خانهٔ دل است
بر سعی پوچ آبله پایان خورم دریغ
تا خورده ام پیاله، پشیمان نگشته ام
زیبد اگر به پاکی دامان خورم دریغ
چون نوح گریه می کنم امّا نه بر جهان
ز آلودگی دامن طوفان خورم دریغ
در عالمی که اهل تمیزند ابلهان
یکسان به حال زیرک و نادان خورم دریغ
رشک آیدش به نعمت من عالمی، حزین
در روزگار بس که به سامان خورم دریغ
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به احساس تلخی و ناامیدی شاعر نسبت به وضعیت زندگی و انسانها اشاره دارد. شاعر در آن از ناتوانی در لذت بردن از زندگی به خاطر درد و رنج یارانش صحبت میکند و به ناامیدی در دنیایی که عدهای نادان بر عقل و درایت دیگران ارجحیت دارند، اشاره میکند. او از دلتنگی خود به خاطر عدم دسترسی به خوشیها و نعمتهای واقعی میگوید و بر این نکته تأکید میکند که در شرایط سخت، هیچکس از عواقب ناپاکیها در امان نیست. در نهایت، شاعر نسبت به دنیای حزنآلودی که در آن زندگی میکند، حسرت میخورد و از تبعات غم و اندوه در زندگیاش گلایه دارد.
هوش مصنوعی: همیشه در کنار یاران، تلخی و ناامیدی را تجربه میکنم و افسوس میخورم که بر سر سفرهٔ زندگی، با آدمهای ناپسند همراهی میکنم.
هوش مصنوعی: آیا به خاطر نعمتهای زندگی، سنگی به دندان و گلوی پرندهای میدهند؟ از زندگی و لذتها دریغ میخورم.
هوش مصنوعی: لیلی محبوبی است که در دل تاریک و ویران من سکونت دارد. من برای رسیدن به او و برآوردن آرزوهایم تلاش میکنم، اما به نظر میرسد این تلاشها ثمری ندارد و زحماتم بیفایده است و تنها حسرت را به جا میگذارد.
هوش مصنوعی: من از نوشیدن پیاله پشیمان نشدهام، و اگر در پاکی دامنم همچنان بگذارم، هیچ چیزی بر من گوارا نخواهد بود.
هوش مصنوعی: مانند نوح، من هم گریه میکنم، اما نه به خاطر جهان و آلودگی آن، بلکه به دلیل اینکه در آغوش طوفانی گرفتار آمدهام که دامن وجودم را میآلاید.
هوش مصنوعی: در جهانی که انسانها میتوانند خوب و بد را تشخیص دهند، متأسفانه نادانان و کسانی که رفتارهای زیرکانه دارند، به یک اندازه نادیده گرفته میشوند.
هوش مصنوعی: او به خاطر نعمتهایی که دارم، به دیگران حسادت میکند و در این جهان غمگین است، چون در روزگاری آرامش دارم و برای او حسرتانگیز است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نالم ز چرخ اگر نه بر افغان خورم دریغ
گریم به دهر اگرنه به طوفان خورم دریغ
بر گل شکر نشاند و خون جگر دهد
بر سفره سپهر به مهمان خورم دریغ
صبحم که بر صبوح خودم خوانده روزگار
[...]
هنگام بوسه بر لب جانان خورم دریغ
در تشنگی به چشمه حیوان خورم دریغ
آن ساده روستایی شهر محبتم
کز پیچ و خم به زلف پریشان خورم دریغ
در رشکم از صلا و ملالم ز دورباش
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.