من خراباتیم ای شوخ، مرا یار مگیر
نیکنامی تو، ره خانه خمّار مگیر
عنبرین طره چه انداخته ای بر سر دوش
کافر عشق تو ماییم، تو زنار مگیر
شمع سان گر سرم از تیغ زنی زنده شوم
کار این سوخته را این همه دشوار مگیر
گل آدم کف تقدیر، چهل روز سرشت
باری از تربیتم دست به یکبار مگیر
من اگر نیکم اگر بد، به صفا آینه ام
که تو را گفت، مرا لایق دیدار مگیر؟
گر به گستاخیم از سینه صفیری زده سر
رحم فرما و به این مرغ گرفتار مگیر
صد سخن گفتم و نشنیده گرفتی و گذشت
یک سخن را به دل نازک خود بار مگیر
عشق نبود عجبی گر به رگ و ریشه دود
آتش است این، نتوان گفت که در خار مگیر
این جواب غزل مرشد روم است که گفت
من به بوی تو خوشم، نافه تاتار مگیر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این غزل، شاعر به عشق و آلام ناشی از آن پرداخته و از معشوق خود درخواست میکند که او را رها نکند. او به معشوق میگوید که اگرچه در معصیت و گناه به سر میبرد، اما شایسته عشق اوست. شاعر از چهره زیبا و جذاب معشوقش یاد میکند و از او میخواهد که بر او رحم کند و او را نفرین نکند. او همچنین به سختیهایی که در مسیر عشق کشیده اشاره میکند و از معشوق میخواهد که به نگرانیها و عذابهای او توجه کند. در نهایت، شاعر ابراز میکند که عشق در رگهای اوست و نمیتوان آن را انکار کرد.
هوش مصنوعی: ما در حال و هوای خرابیم و تو که شوخ و باکلاس هستی، من را به مقام و نام نیک مربوط نکن. راهی را که به سمت خماری میبرد، دنبال نکن.
هوش مصنوعی: عطر خوشی که در موهایت دارد به زیبایی میچرخد، ولی ای عشق! ما بندگان تو هستیم، پس از ما قطع رابطه نکن.
هوش مصنوعی: اگر تو مانند شمعی باشی و من از تیغ تو زنده شوم، پس لطفاً کار این سوخته را به این اندازه دشوار مکن.
هوش مصنوعی: با چهل روز تلاش و زحمت، انسانی را پرورش دادهایم، اما نباید به سادگی هر آنچه را که به دست آمده، از دست بدهیم.
هوش مصنوعی: من هرگونه که باشم، چه خوب و چه بد، همانند آینهای صاف هستم که فقط تو را بازتاب میدهد. پس آیا مرا شایستهی دیدارت نمیدانی؟
هوش مصنوعی: اگر به خاطر بیادبیام از دل صدایی بلند کرد، با رحمت خود مرا ببخش و این پرنده گرفتار را نادیده بگیر.
هوش مصنوعی: من هزاران حرف زدم و تو هیچکدام را نپذیرفتی و به ازایش گذشتی، اما یک حرف را که به احساسات لطیف تو خورده، به دل نگیر.
هوش مصنوعی: عشق جای تعجب ندارد، چرا که اگر در رگ و ریشه وجود داشته باشد، مانند دود و آتش است. نمیتوان گفت که در خار جای نمیگیرد.
هوش مصنوعی: این جواب به استاد من است که گفت من از بوی تو لذت میبرم، پس به دنبال عطر و بوی دیگری نرو.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
من به کوی تو خوشم خانه من ویران گیر
من به بوی تو خوشم نافه تاتار مگیر
همین شعر » بیت ۹
این جواب غزل مرشد روم است که گفت
من به بوی تو خوشم، نافه تاتار مگیر
مشابهیابی بر اساس وزن و قافیه
نه که مهمان غریبم تو مرا یار مگیر
نه که فلاح توام سرور و سالار مگیر
نه که همسایه آن سایه احسان توام
تو مرا همسفر و مشفق و غمخوار مگیر
شربت رحمت تو بر همگان گردانست
[...]
معرفی ترانههای دیگر
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.