دلِ شاد، رند می آشام دارد
جم دور خوبش است تا جام دارد
چو گوهر، دل عارف از لنگر خویش
درین بحر پر شورش، آرام دارد
خلانند در دیده صد نیش خارش
ز یک چشم خوابی، که بادام دارد
در آیینهٔ طلعت یار پیداست
به ما، هر چه در پرده ایام دارد
نه از بخت دارم شکایت نه از چرخ
مرا یار بی رحم، ناکام دارد
به گرد عذارش خط کافر است این
که صبح امید مرا شام دارد
بود ننگ از نام رندی که در عشق
غم ننگ دارد، سر نام دارد
حزین ، از کران تا کران حرف عشق است
نه آغاز دارد، نه انجام دارد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.