رخ تو رونق صبح بهار می شکند
کرشمه تو، دل روزگار می شکند
غرور گریهٔ دریا مدار مستی ما
پیاله بر سر ابر بهار می شکند
هلاک غمزه آن ترک می پرست شوم
که دشنه در جگر روزگار می شکند
به بزم وصل تو، پیمانه را به سنگ زنم
که رنگ آل تو، پشت خمار می شکند
حزین شکستی اگر آیدت شگفت مدار
که آسمان، گهر آبدار می شکند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی و شگفتیهای بهار و عشق اشاره دارد. شاعر با توصیف رخسار محبوبش، به جوانهزنی و رونق بهار میپردازد و نشان میدهد که زیبایی او باعث نشاط و جاذبه به زندگی میشود. همچنین از تاثیر عشق و شراب در شادی و غمانگیزی صحبت میکند و میگوید که حتی در لحظات شکست و ناراحتی، زیبایی و شگفتی دنیا همچنان وجود دارد. در نهایت، شاعر به تجلیات عشق و زیبایی در طبیعت و زندگی اشاره کرده و آن را با احساسات عمیق خود پیوند میزند.
هوش مصنوعی: چهرهی تو همانند زیبایی صبح بهار است و جلوههای تو باعث میشود که دل روزگار به لرزه درآید.
هوش مصنوعی: به خود مغرور نشوید و دریا را چون گریهای ندانید. مستی ما همچون آبی است که بر سر ابر بهار میریزد و این به معنای لحظات شادی است که به ناگهان و بیخبر به ما میرسند.
هوش مصنوعی: من میمیرم از زیبایی آن دختر ترک، که مثل دشنه دل روزگار را میشکافد.
هوش مصنوعی: در محفل وصال تو، آنقدر شاد و سرمست میشوم که حتی اگر جام را به زمین بیفکنم، رنگ عشق تو پشت حجاب خمار نیز نمایان میشود.
هوش مصنوعی: اگر غم و اندوه به سراغت بیاید، تعجب نکن؛ زیرا به مانند آسمان، گنجینهای پر از زیبایی و امید، ممکن است به ناگاه از دل خود شکسته و آزاد شود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.