شمارهٔ ۳۵۰
رخ تو رونق صبح بهار می شکند
کرشمه تو، دل روزگار می شکند
غرور گریهٔ دریا مدار مستی ما
پیاله بر سر ابر بهار می شکند
هلاک غمزه آن ترک می پرست شوم
که دشنه در جگر روزگار می شکند
به بزم وصل تو، پیمانه را به سنگ زنم
که رنگ آل تو، پشت خمار می شکند
حزین شکستی اگر آیدت شگفت مدار
که آسمان، گهر آبدار می شکند
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف) | 🔍 شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...