خوبان به ره مهر و وفا پا نگذارند
تا حسرت عالم به دل ما نگذارند
این رسم، غریب است که در خلوت دیدار
بی پرده درآیند و تماشا نگذارند
هرگز نکند گل، چمن بی سر و پایان
تا بر سر خار، آبله ی پا نگذارند
الفت هوسم نیست به دلهای چمن سیر
ترسم که مرا با غم خود وا نگذارند
مستان چه خرابند که خوناب دلم را
در جام نریزند و به مینا نگذارند
هرگز نزند خیمه برون، آه من از دل
وسعت طلبان دامن صحرا نگذارند
از قافلهٔ اشک سبک خیزتری نیست
این گرم روان، بار به دلها نگذارند
از پای دل خویش بکش خار علایق
راهی ست که سوزن به مسیحا نگذارند
دوری ست که خون با دل کس گرم نجوشد
شهری ست که دیوانه به غوغا نگذارند
نگذاشت فلک در کف اخوان غیورش
تا دامن یوسف به زلیخا نگذارند
زاهد، کم خود گو، به حریفان چو نشستی
بگذار که با خویش تو را وا نگذارند
رفعت طلبان را نرسد دست به جایی
تا پا به سر دولت دنیا نگذارند
امّید حزین اینکه درین عهد، نکویان
کار دل امروز، به فردا نگذارند.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به شدت به موضوع عشق و دوستی پرداخته و از ناامیدی و حسرت در روابط انسانی سخن میگوید. شاعر به نحوی از خویش و روابطش میگوید که خوبان و محبوبان به علل مختلف و در شرایط خاص نمیتوانند به راحتی بروز احساسات کنند و در روابط نزدیک به یکدیگر قرار بگیرند. او به حسرت از گذر زمان و دوری از معشوق و محنتهای ناشی از این دوری اشاره میکند. در ادامه، شاعر به ناامیدی در برقراری ارتباط عمیق و واقعی پرداخت و از محدودیتها و مانعهایی که بر سر راه عشق و دوستی قرار دارد، گلهمند است. در نهایت، او آرزو دارد تا در روزگار نیک، دلها به هم نزدیکتر شوند و خوبیها در روابط انسانی بیشتر بروز کند.
هوش مصنوعی: زیباییها و خوبان در مسیر عشق و وفا گام نمیگذارند تا ما نیز حسرت و آرزوهای ناتمام در دل داشته باشیم.
هوش مصنوعی: این عادت عجیبی است که در لحظات خصوصی ملاقات، بدون هیچ پوششی ظاهر شوند و اجازه تماشا ندهند.
هوش مصنوعی: هرگز گلهای زیبا و خوشبو در چمنزار نمیرویند مگر آنکه خارها و مشکلاتی هم در کنارشان وجود داشته باشد. به عبارت دیگر، زیبایی و خوشیها بدون چالشها و دشواریها به وجود نمیآیند.
هوش مصنوعی: علاقهام به عشق و محبت نیست، بلکه به دلهای پر از زندگی و شادابی است. میترسم که مرا تنها با غصههای خود رها کنند.
هوش مصنوعی: مستان چه حالتی دارند که نمیگذارند درد دل من را در جام بریزند و به مینا بدهند.
هوش مصنوعی: هرگز چادر نزنند، آه من از دل کسانی که به دنبال وسعت هستند، دشت را رها نکنند.
هوش مصنوعی: در جمع اشکها، هیچکس به اندازهٔ تو سبکتر و بیملاحظهتر نیست. این دلهای شاداب، بار غم را به دوش نمیکشند.
هوش مصنوعی: از دل خود وابستگیها را جدا کن، زیرا که این مسیر باعث میشود که هیچ چیزی نتواند به درمانگر حقیقی (مسیحا) نزدیک شود.
هوش مصنوعی: دوری باعث شده که هیچکس نتواند عشق و احساساتش را با دلش در میان بگذارد. اینجا جایی است که حتی افراد دیوانه هم نمیتوانند آزادی عمل داشته باشند و در شلوغیها حضور پیدا کنند.
هوش مصنوعی: سرنوشت به اخوان غیور اجازه نداد که یوسف را به زلیخا بسپارند و آنها را از هم جدا کند.
هوش مصنوعی: ای زاهد، وقتی که در جمع دوستان نشستهای، کمتر از خودت سخن بگو و بگذار دیگران تو را فراموش نکنند.
هوش مصنوعی: کسانی که به دنبال بلندپروازی هستند، نمیتوانند به موفقیتی دست یابند مگر اینکه بر سر حکومت دنیا پا بگذارند.
هوش مصنوعی: امید دارم که در این زمان، نیکان کارهای دلشان را به فردا موکول نکنند و امروز دست به عمل بزنند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
افغان که مرا همنفسان وانگذارند
یک دم به سر راه تو تنها نگذارند
گویا سر آزار نداری، که رقیبان
بازم به سر راه تمنا نگذارند
از بزم تو بیرون ننهم پا که مبادا
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.