تمنا چون نسوزد در ضمیر من؟ که می باشد
تف صحرای محشر، سینه های دل فگاران را
نیم کوته نظر کز نارساییهای خود سنجم
به آن زلف مسلسل، امتداد روزگاران را
تهی کف رفتن بی قسمتان از من بدان ماند
که باز آرند از میخانه خالی، هوشیاران را
گل خرم دلی بی نکهت او نشکفد جایی
بهار عهد جمشید است جام می گساران را
سراید یک نیستان ناله را هر استخوان من
در آن وادی که چون مورند شیران، نی سواران را
شکوهی عاشقان راعشق بخشیده ست کز وحشت
پلنگ آهو شود نخجیرگاه داغداران را
زمین سینه ام از آب پیکان تو گلشن شد
نخواهد خاک این آماجگه، جز تیر باران را
گریبان چاک باشد دلق ما تردامنان تا کی؟
به می آلوده گردان خرقهٔ پرهیزگاران را
حزین ، از خامه مشکین سوادم چون رقم ریزد
ورق ماند به دستم، عارض نوخط عذران را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به احساسات عمیق و تناقضات درونی خود میپردازد. او از ضعفها و نارساییهای خود سخن میگوید و به زیباییهای عشق و مجالس میخانه اشاره میکند. شاعر با کنایه به زلف براق و پیچیده، از گذر زمان و تغییرات آن صحبت میکند و به عشقی اشاره میکند که میتواند هم آرامشبخش باشد و هم دردآور. تصاویر زیبایی از جنگل و طبیعت و همچنین نمادهایی از عشق و وحشت به تصویر کشیده شده است. در نهایت، شاعر با ناامیدی از دنیا و حالتی از اشتیاق، خواستههای قلبی و روحی خود را بیان میکند و به این ترتیب، چالشهای زندگی و عشق را تجسم میکند.
هوش مصنوعی: چگونه میتوان امیدی در دل من باقی بماند در حالی که آتش عشق، جان و دل عاشقان را به تپش درآورده است؟
هوش مصنوعی: من به خاطر کوتاهنگریام، خودم را با مشکلاتم مقایسه میکنم و این در حالی است که مشکلاتی که دارم را به زیبایی و پیچیدگی دنیای گذشتگان نمیتوان سنجید.
هوش مصنوعی: رفتن آدمی بدون قسم و وعدهها از زندگیام، مانند این است که از یک میخانه خالی دوباره افرادی هوشیار و آگاه را به آن برگردانند.
هوش مصنوعی: گل زیبا و سرسبز بدون عطر و بوی دلپذیر او هرگز نمیتواند در جایی شکوفا شود. بهار به یاد جمشید است و متعلق به کسانی است که جام مینوشند.
هوش مصنوعی: در سرای نیستان، نالههای من به گوش میرسد و هر استخوان من در آن سرزمین، مانند شیرانی است که چون مورها به زندگی خود ادامه میدهند، نی سواران را به یاد میآورد.
هوش مصنوعی: عشق به عاشقان قدرتی بخشیده است که از ترس پلنگ، آهو به آرامش و سکوت باز میگردد. این عشق حتی میتواند درد و غم داغداران را تبدیل به جایی امن کند.
هوش مصنوعی: دل من به عشق تو مانند زمین پرگُل شده است و دیگر نمیخواهد که در این سرزمین، جز باران عشق و محبت تو ببارد.
هوش مصنوعی: تا کی باید دلق و لباس ما، که نشانهٔ خود را دارد، پاره و رنگ و رو رفته باشد؟ بهتر است که جامهٔ پرهیزگاران را نیز به می و شور و حال آغشته کرد.
هوش مصنوعی: حزین، وقتی با قلم مشکی مینویسم، هنوز جوهرش روی کاغذ است و در دستانم مانده، شبیه به چهرهی جوان و زیبا که تازه نوشته شده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.